موسیقی نخ بارن وشت دست عبست ایمه فردیم ایسن ما چگونه تشخیص بکنیم که آکوزتیف کجاست و عدتیف کجاست میگه همسایی ما نوه ها را قبل از غذا میشوید اینجا ببینیم که من نخ بارن وشت دست عبورت از خودتون در اینجا برداره البته، در اینجا، خودتون در اینجا برداره برداره که از اینجا برداره که از اینجا برداره می بینید که می ناخبارن وشد دست عبست اما فور دی ایسن. این سبیکت یا نوب نتیف هم بگی می شود. اردویست سبیکت نوب نتیف. وشند که هست دست فعل عقوضتیف هست. وشند فعل عقوضتیف وشد فعل عقوضتیف. دست عوپس. میبنید که ببینید که ارتکال خودش درک دست شد. دست اوپس. اما فور دیم هاوس. فور دیم ایسن. فور دیم ایسن. البته ای که هسته حرفی اضافی. حرفی اضافی اکوزتیف. و داتیف میبنید. فور دیم ایسن. دست ایسن هسته فور که آمد. دست با دیم تکی روشد در ایسن در ایسن از در ایسن در ایسن می نخباریم ویشت در ایسن سبیت و نمونتیف فیلی اکوزتیف در ایسن در ایسن مستقیم اقوزتیف هستند. همچنین ف اضافه داتیف است خب پود سن رمز کردن نظافت کردن پود سن همچین فعل آقوزتی بسه آیا چگونه تشخیص بکنیم که در جمعه ما آرتیکل ها را بشناسیم یا را به دین تبدیل کنیم و آین بکنیم آینین بکنیم و آینه بکنیم چگونه میتونیم که ما از فعل بشناسیم پوتسین خودش فعل آقوزتیف هست مثلا کنستو کنستو Kanstu... Kanstu......maj......auto......pocen. Metodne burimke kanstu, das, auto, pocen. پوچن میتونیم بگیم که کنستو درست اوتو پوچن بیبینیم که کنستو من اوتو پوچن اوی میتونیم که ماشینی من را پاک کنی یا نزیف کنی موترم را پاک رو کنی هنو من اوتو بکنی اونیم با میگم کنستو درست اوتو پوچن بیبینیم با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه با اینکه پوچین Can you put the car in the car? Can you put the car in the car? ببینید که دست اوتو همین طور به جمله خودش قرار دارد دست تغییری نکرد چرا تغییری نکرد؟ چون پوچین ما در اینجا فعالی اکوزیف هستند. سوبیتی ما همکه هستند دو هستند. سوبیت ما همکه هستند دو هستند و دستاوتو همکه هستند اکوزیف هستند و پوتین همکه هستند فعل اکوزیف هستند. هر کس بود که چرا دستاوتو دا اینجا تغییر نکرد ما میتونیم باید شما باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید بد ما میتونیم باید مویم که اینجا پوتسین داریم پوتسین که از فعل آقوزتی باید جنوان تغییر نمی کند can't do does auto پوتسین آیا میتونید ماشین را پاک کنید can't do من آوتو پوتسین آیا میتونید موتر من را و ماشین من را پاک کنی؟ همیشه آفزتی بای من هست که وقتی فعل ما قرار میکنیم را اضافه میشه را همیشه در دری یا در فرسی ما را داریم ببینی که can't do, mine out و pop sin ببینی در اینجا را استفاده میشه آیا میتوانی ماشین من را نزیف کنید و پاک کنید و تمیز کنید؟ من را استفاده شدید؟ من او تو ماشین من را استفاده شد پایینش هم مشخص میشه؟ پایینش زخن زخن زخن زخن جسدو جی کردن زخن به این مناسب که جسدو جی کردن زخن خیلی آقوزکیف هست همچنین خیلی آقوزکیف هست ما چگونه تشخیص کنیدیم ما خیلی آقوزکیف هست در جنبه برابر بکنیم و بشناسیمده است این سوخ از اینجا آمده است این سوخ از اینجا آمده است این سوخ از اینجا آمده است این سوخ از اینجا آمده است این سوخ از اینجا آمده است این سوخ از اینجا آمده است این سوخ از اینجا آمده است این سوخ از اینجا آمده است این سوخ از اینجا آمده است این سوخ از اینجا آمده است این سوخ از اینجا آمده است این سوخ از اینجا آمده است این سوخ از اینجا جای نمیشه دوستان اش سوخ منهندی اش سوخ منهندی میتونیم که بگوییم که چگونه استفاده میکنیم سوخ رزوجور کردن یعنی تلفون رو خود رو گم میکنیم ما میخواییم که دنبال تلفون رو خود باشیم تلفون رو پیدا کنیم اش سوخ منهندی اوه کامر میگیریم اوه اش فند ایست نیست اما ما او رو پیدا نمیکنیم چون که ما دنبال تلفون می گردیم تلفون در نزده ما نیست او را نمی بینیم ما می بینیم که اشفند ایست نیست حالا براتون منوشتن می کنم اینجا زوخن گفتیم دوستانه زوخن زوخن جسدجوی کردن اش زوخن بفید بسانه سوخن سوخن جسدی کردن اش سوخه اش سوخه من من هندی اش سوخه من هندی کامر اما اش mein Handy, aber ich finde es nicht. خب، از اینجور، من باید میتونم که همیشه این فعلی اوکوزاتیف است. ما میتونیم که این هندو است و ما میتونیم من بگیم. من گفته نمیتونیم. غلط است. من. ما میتونیم اش سوخه چون که ارتکال تلفون که هست دست است. اش سوخه دست. هندی هم گفته میتونیم. مثلا اش سوخه دست. هندی ببینید اش زوخ دست هندی چون خوبش ارتکالش دست است در آقوزتی دست تغییر نمی کنه بی تغییر نمی کنه فقط دیگر تغییر می کنه اش زوخ دست هندی کامل ابر اش هندی ایز اما من اما من اما من اما من اما من اما من اما من اما من اما من اما من اما من اما من اما من اما اینجا اینجا نیست البته این تلفن را که در جزت وجود میکنم این تلفن مربوط مست یا مربوط دیگری است چون اینجا من استفاده نکردم به جمله های بخواهیم اشتغل در هندوز کامل اما اینجا اینجا نیست بخاطر از اینکه ارتکل دست است ما به اینجا اشاره میکنیم به ایس اشاره میکنیم اگر آرتیکل دیر بود به ایر استخاده میکنیم اگر آرتیکل دی بود به دی استخاده میکنیم یعنی منظوری است که آرتیکل دست است ما به ایر اشاره میکنیم دیگر دست نمیکنیم ایر پیشفیند ایر نیست اما ما او را پیدا نمی کنیم تغییری نکرد ببینید اینجا خود سو بی اک دهد سو بی اک را نامین مثلا خیلی ورد خیلی اکوزیف زوخیم و دست هندی همچنین دارید خودش درکوزتیف آمد این عرفی رفتی مانند که اهب است که همیشه کاما میگیرد برا خود و اینجا همچنین ارزی و فیلو درکوزتیف است اینجا هم سو بیرون است اینجا هم ورورداری کنید اینجا باید برداری کنید اینجا باید برداری کنید اینجا باید برداری کنید اینجا باید برداری کنید اینجا باید برداری کنید اینجا باید برداری کنید اینجا باید برداری کنید اینجا باید برداری کنید اینجا باید برداری کنید اینجا باید برداری کنید اینجا باید برداری کنید اینجا باید برداری کنید اینجیست حالا ما میگم که ما بشقاب را جسد جوی میکنم و را قیدانه میکنم شاید را به جای پایین باشم مثلا دیر تیل هست مثلا میگم اش زوخ دین تیل هست چرا که فیل اکوزاتیف ما در اینجا باریم فیل اکوزاتیف در اینجا زوخین هست ما میتونیم که اش زوخ دین تیل هست اگر آرتیکلش نی باشه مستقیم داری خودش رو میگیریم. اش زوخ دی. بله بله هر چی که شما آرتیکلش دی هستند. مثلا ما میگیم که اش زوخ دی وونند. او داره اش زوخ این وونند. ما دنبالی اگر پارتمان هستیم. چون که آرتیکلش دگه بونند است هدف من است که خیلی های اکوزیف را باید بشنویم و همچین ارتکل ها خیلی مهم است که باید بشنویم ارتکل را از طریق خیلی های اکوزیف ما میتونیم که آینین، آین، آینیت، دین، دی و دست جور بکنیم بغیر این صورت ما نمیتونیم جورش بکنیم خب این کافی این کافی فیلی آفزتی فرسته این کافی اش کافی اش کافی درست Ich kaufe das Fleisch im... مرد آین کنت خواه دوستان بعضی فعال ها که هسته ترین باره گربه هسته اینه فعال های جدا شده نیسته که از دردگر جدا میشه ببینید که آین توفه نیسته آین در آخر قرار بره یا فعال های جدا شدنی است که از بردیگر جدا میشه ببینید که این توفیق است این در آخر قرار برد یا فعل هایی است که جدا شدنی است که این بردیگر بسیار فعل های جدا شدنی میبینید این توفیق فیلاکوزاتیت است اشتکاف دست فلاش فلاش ارتکالش چی است؟ دست است ببینید که هیچ وقت دست ما در اینجا تغییری نکرد اشتکاف دست فلاش عبتکلش چی هست؟ دست هست. ببینید که هیچ وقت دست ما در اینجا تغییری نکرد. اش کافه دست فلاش این سوپر مارک این. ما از کجا میگیریم؟ اینجا ما داتیف هم داریم البته. اینجا داتیف استفاده شده. این سوپر مارک. چرا که ما الاتاخل سوپر مارک میخریم هرچی ببینید. این کافه فیله هایی جل این پایان مانگیر میخوریم هرچی بگیریم این کافن فعل های جدا شدنی اش کافه دست فلاش این سوپر مارد این این ده آخر آمد این کافن است و کافش اینجا استفاده شد و اینش ده آخر استفاده شد چون فعل های جدا شدنی هست و سوبیت فعل و اکوزتیف و همچنین اوکوزتیف و ارتیکلش این رو مستقیمن اوکوزتیف هست که ارتیکلش دست هست دست فلاش داری که خودش میره اشکال خود دست فلاش ایم البته این هم ده تیف هسته ده تیف آخر استفاده شد ده تیف استفاده شد چون که دیر بود ایم شد چون داخل همه نیمیده ایم سپر مارکت من گوشت را از داخل سپر مارکت خریداری می کنم یا می خرم خب انروفن انروفن همچنین تماس گرفتن، تلفون کردن انروفن انروفن تماس گرف تو را تلفن می کنیم شما را تلفن میکنم اشروف بیش اند چرا که تو را استفاده شد؟ دروف میک اند ببینید که میک مرا میگه مرا استفاده شد اشروف بیش تو را استفاده شد اشروف زین البته او را او معنی است بشروف این او را او موزه کرد به مرد استفاده می کنیم بشروف این بشروف زی بشروف دیش بشروف دی البته رسپیت درسته که احترامانه که ما او را استفاده می کنیم حالا استفاده می کنیم خب زی زی رو ده زیر زیر زیر تر ان ببین دوست ها گفتم که ان دوست هم می رویم تک ان ببین دوست ها گفتم که ان دوست هم فیلی جدا شدنی هسته فیلی ان آخر ده و خودش اینجا آمد زی روز این یه دن تک ان او همیشه او را تلفون میکنه این البته اون موزبتر هسته اگر می گوستیم که دیگر زی روز زیشه او را تلفن میکنه این البته او موضوع تر است اگر میگوستیم که دیگر زی روز زی یدن تک اند یعنی او موانثه او خانم او موانثه اند چون تلفن میکرد یعنی دختر با دختر تلفن میکنند زی روز این یدن تک اند ببینید که از فعل جدا شدن بود اندروفن اند آنمان با آخر قرار گرفت دی روف ان یدن تک ان خواه دوست دار ببینید فعل آکوزکیف است البته کسی پرسند که چرا ان استفاده شد؟ چون در این فعل آکوزکیف دارد؟ او را کلیفون میکنند زی سوبیکت است اندروفن است که ورب است اندروفن ان او را استفاده میشه یه را استفاده میشه نیست. یه دنبال هر روز. این یه دنبال هر روز. او همیشه یا هر روز او را تلفن میکند. خب. او همیشه یا هر روز او را تلفون می کند خب سه فعل در حال کار کردیم که فهمیدیم که چگونه استفاده می کنیم خب فرشته که همچنین بلوکه چای صوبه میگه که به چای صوبه استفاده میشنیم حالا هیرم چی هستن؟ فیل آخروزایی همچنین بلوکه چای صبح میگه که به چای صبح استفاده میشنیم حالا این هم چی هستن؟ فیلی آخوزتیف هستن فیلی آخوزتیف حالا ما میگیم که چه قسمه استفاده میگنم؟ این... خب، فرشتک همچنین چای سوانه باشید. این فرشتک تیگلی، تیگلی روزانه، تیگلی آیه و آین زبط. اوکی. ببینید که سبیق ایخ هست. ماستون. و فرشتویت همچنین که فعل و آقوزتیف هستن. ببینید که همین به اینجا وصل شد. ایران فعل هست. زبرد هست. و همچنین روزانه هست. و همچنین آقوزتیف. تا اونجا آقوزتیف استفاده هست. چرا که آینین جور دیار بود؟ این شب. و آیا و این زب. اوکی؟ این فرشته که تکلیف آیا و این زب. ببینید که فیل اوکوزتیف هم این جور دیارد. ما میتونیم که غیرا این میتونیم که دید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید Aufräumen. Aufräumen. Aufräumen. Aufräumen. Am Wochenende Am Wochenende wenden wir den Keller auf. خب او رویمونید پا کردن کمیز کردن ام ووخن اینده رویمون زیر دین کلر او ما آخرهای هفته زیر دن کل آو ما آخرهای هفته چرا پاک میکنیم؟ تکویی را پاک میکنیم، کل را پاک میکنیم، تنستاری میکنیم ما میتونیم بگیم که ببینیم که کم جمله جورو میکنیم Am Wochenende bringen wir ein Körner auf. کلیه او کلیه او ببینید اینجا دین کلیه شد اینجا آین کلیه شد چرا آین کلیه شد بخاطر از اینجا دین است ما این اینه اینجا وصل میکنیم و آین وصل میکنیم اینجا میشه آین اگر ارتکالش دیر بود و کلیه ها به زده اونشه به یک قدصل میکنیم و این وصل میکنیم اینجا میشه این اگر ارتکالش دیر بود و کلای حاضراتیت امیشه به یک قلب بفتیم یک بفتیم و اینه میبنیم یک تقاوی را ببینید که را شد استفاده شد اینم کله آف ام بخوننده اونم ویه دین کله آف ببینید اینجا دن کله شد اینجا ما خواستیم که این کله ببینیم ووخه نمیدونیم ویر این کله آف ببینید که اینجا دن استفاده شد اینجا این استفاده شد چرا استفاده شد؟ بخاطر از اینکه او خویمه نمکرد فیلی آکوزاتی که ازین این فعلی اکوزکیب است فعل اکوزکیب است که دیان را به دین تبدیل کرد چرا که دیان همیشه دین اینین قرار می کند این فعلی اکوزکیب است دنگ که یک نه عرف خب چار سیله درخواه کار کردیم چار سیله کار کردیم الان لیب نه کار میکنیم مثلا لیب لیب محبت کردن دوست داشتن اشتقیه هر کسی که شما میفنید همون مردمید مثلا اشتقیه اشتقیه دوست دارم. مثلا اش لیب ماینن بروده. ببینید که دیر بروده است. اش لیب ماینن بروده. چون دیر بود ببینید. دوست دارید اول دیگه ببینیم که اول جمعه ما چی است. اش لیب دیزین تک. դիզեն տակ։ Ո՞ս լիբը դիզեն տակ։ Կպոնդ, իշկ լիբը դիզեն տակ։ Թորով ինչ է դիզեն մուստ շատ, չում դեն տակ շատ, նե։ Իսկ լիբը դիզեն տակ։ Ման էլ ուզրաբլուս թորան։ دیزم شد چون دن تک شد نه اش لیب دیزم تک من این روز را دوست دارم به این معنی هستید؟ به این معنی هستید من این روز را دوست دارم اش لیب دیزم تک اگر ما ببینیم که اش لیب دن تک اما مشخص نیست کدام روز هست اگر ما ببینیم که اش لیب دیزم تک من این روز را دوست دارم، ببینید که این روز دیزن که است، خیلی آقایی از آن را دوست دارم. ما میتونیم که ببینید که اینجا همچنین این رو برخود کرده است. مثل آین میدارید. دین است. از دین، این و این را ب خود گرفت دیزن شد چون دیز خودش است و این این تخاطر چی داریم؟ که دیر است و فیلمان هم که لیب هستند اش لیب دیزن کرد من این دوست را دوست دارم حالا میبینید که ما میگیم که در برود را داریم در فرق را داریم مثلا پدرهای خود را بسیار دوست داریم مادر خود را بسیار دوست داریم مثلا ما میگیم که اش لیب در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، در اینجا، د أحب أمي أحب أمي أحب أمي أحب أمي أحب أمي أحب أمي أحب أمي أحب أمي أحب أمي اش لیبه مینه موته چرا که دی بود همیشه برا خود ای میگیره دی همیشه برا خود ای میگیره اش لیبه مینه موته اش لیبه زینه موته اش لیبه ای را موته مثلا مادر او را دوست دارم و مادر او مزکر اش لیبه زینه موته ببینید که ای برا خود میگیره دی هیچ وقت آقای زکیف تحییر نمیگید ار شنوب زین مورده دی برای خود میبرد دی هیچ وقت اوکیزکیف تغییر نمیکنه اینجا ببینید که دی بین که از خیلی اوکیزکیف است و دی را تغییر نبود چرا تغییر نبود؟ بخاطر اینکه دی است ما ای را برای خود به مین آوردیم ای را پیوند کردیم به مین مین شد اگر دی ها را بود ببینید حالا استفاده میکنیم اینجا دیگر جای نیست Meine Schöpfer, ich habe das Buch mitgebracht. Ich habe es vorhin mitgebracht. Und wenn Sie sich einladen, haben Sie das Buch lieben. Ich liebe Ich liebe Ich lege deine Mutter. Ich lege deine Mutter. اشلیب زین موتا زین چرا؟ بخاطر از اینکه ما این طرف میگیریم ایر هست بازم ببینید که زیر این جبابانه هست ببینید که به ایر زینی استفاد در ایرز با این استفاده میشه. در زین این استفاده میشه. حالا ما درباره یک نفر صحبت میکنیم. میگم که اشعاب زن میکنه. در این نفر صحبت میکنیم. میخواییم که درباره یک دختر صحبت میکنیم. میگم که مادر او را دوست داره. دارای شخص خیلی صحبت میکنه. طرف یک نفر. او را صحبت میکنه که اشعاب زن میکنه. او را صحبت میکنه که اشعاب زن میکنه. مثلا میخواییم که درباره یک دختر صحبت کنیم، بگوییم که مادر او دختر اشلیب ای را موتر ببینید که در اینجا ای رد بخشید که زیادییر مته چون این خورد نوشته شد اگر بزرگ نوشته نکردیم نه اینجا بزرگ نوشته نکردیم اشلیب ایر مته چون درباره شخص سه صحبت میکنم میگم که من مادر او را خیلی زیاد دوست دارم البته ایر به دختر میه الان باید بخشتون اشلیب ایر موته من مادر خدا دوست دارم الان با این جا ناشتک کردن به یک نفر احترام میکنم به یک نفر در واتساب ناشتن میکنم یا در روبروش صحبت میکنم البته صحبت من به طرف مقابل مستقیم هست الان ما میگم که اشلیب ایر موته ای که هست رسپکت است خب یک نفر را احترام میکنیم چون ایر بزرگ ناشته میکنیم برسید اشلیب ایر موته بخاطر از ایر ایر شما چی ناشته کردیم؟ بزرگ نوشته کرده ایم ایش لیب ایر موته من مادر شما را دوست دارم یعنی به این منظور است که ایر بزرگ نوشته شد او نفر را ما احترام میکنیم یا در اینکه در اینکه امرای خودش صحبت میکنیم یا در واتساب یا در پیام یا در یک چیز دیگه ما براش مستقیم مسیج میکنیم اما اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینجا دی متا بود بازم آخرش ای رشد چون که از دی و ای را تنها گرفت دی و ای را او طرف کرد مثلا اش لیبه بازم یک مثال براتان بدم اش لیبه دی متا خوب ببینید که اونجا مثال براتان دادم بودم همون بازم مثال براتان میتونم ببینید دوستا این رو من به طور میزنم اینجا میارم ببین این رو ده اینجا استفاده کردیم یک که همین پیش برین ببینید ببینید نیست اشلیب دی متا ببینید که ده اینجا این بود و اینجا این را برای خود گرفت. این شد و اینجا دیم شد. خب از این مسئله تیر میشیم فیلن. حالا میریم. كسیم چیست؟ بوسیدن. مچ کردن نی؟ كسیم كسیم همچنین فعل آقوزتیف است. فعل آقوزتیف است. مثلاً ما میگم تو را میبوسم. مثلاً هیچوقت نمیگم که تو میبوسم. خب غلط است. در زبان دریان غلطست. در زبان وزبیکی ما هم غلط هستم. بالاخره ایشکویس دیش میگیم. من تو را میبسم یا ماج میکنم. هر کدامش که آمیانهش ماج هست و میبسم. ایشکویس دیشش من تو را میبوسم مثلا میشه کسی Mayının burudan. Bir-birin ki, diyər burudar bu, nəri təəssüb ki, iş. İş. Qırsı. Deyin burudan. Burudan. Salam ya. بروده سببیه؟ خب اشکریس من بروده من بدونه که را استفاده نشه من برادر خود را میبسون حالا اشکریس دین بروده من برادر را اینجا مربوط برادر خودم میشه اینجا برادر را یعنی یک نفر میتونه برادر را میبسه یکان اتفاقات میشه یکان کار میشه اشکرس دین برودر اشکرس منین برودر ببینید که را استفاده شد برادر خود را میبسه برادر را میبسه مثلا اشکایس مین شویسته چون خوهرها خیلی مهربان می باشند ارزوش ملیون ها چیز که ارزوش جان افتاده دارد اشکایس مین شویسته خوهرها خود را مهربان می باشند دی شویسته بود اینجا برا خود ای را برفت اینجا هدفی است که ای را برا خود گرفت سبیکت ایخ خودم است و فعل هم آقوزتیف است قوسین است که اینجا ایخ قوسه شد فعل آقوزتیف است قوسین و مینه شویسته همچین آقوزتیف است اگر یک کس گفت چرا اینجا مینه شد ما میگیم که اگر گفت که بدون حرف اضافه مینه اینجا آمده ما میتونیم براش بگیم که اینجا حرف اضافه گرچه وجود نداره اینجا فعل آقوزتیف وجود داره که کویسی نستن ما مجبور و مکلب هستیم که دیره تغییر نتیم دسته تغییر نتیم و دیره با دین تبدیلش بکنیم در این فعل ها در فعل های آقوزتیف خب باتي انتبهت اشبكري انت ايه في الاوع. ده في الاوع اكوزاتي. دی براوت دی براوت کسیم خط خونده نیتونان نی؟ هاو ببینیم زی کنین دی براوت کسیم شما میتونین که عروض را باس بکنین ویا فرق نمیکنه زی کنین دی براوت کوسین شما میتوانید که عروس را باز بکنید ویا فرق نمیکنه زی کنین دی براوت کوسین ببینید که اینجا ارتکال براوت که از عروس است دی است به هیچ نوع تغییر نکرد دی همینطور باقی مان تغییر نکرد خب ببینید دوستا باز همینجا Dozamičo. Najlep. To ni porediš, gledaj. خب از اینجا میتونید که ببینیدش خب از اینجا میتونیم که ببینیمش خب آره چند فعل آقوزتیف کار کردیم آره میریم ده هسن هسن هم فعل آقوزتیف است خب این رو بزرگ نوشته کردم باید بفهمیم که هسن فعل برابر است هسن نفرت داشتن نفرت کردن خب ببینید دیش هست دیش خدا نکنه اینجا دی خودش اکوزتیف است دی ها گفته نمیتونیم غلب است اینجا هست این فعل اکوزتیف است ایخ سوبیکت است فعلش هم چی است؟ اکوزتیف است دی هم همچنین اکوزتیف است مثلا میگیم که اش هست اش هست مثال سنبایش بلینیم ببینیم که ما میتونیم بگیم که اش هست دین هون اما این بطور مثال است شما غلط دارد نکنین اش هست دین هون بطور مثال بایش بل ببینیم که اینجا با زیاد شما غلط دارد نکنید. این هند است. به طور مثال. ببینید که اینجا به زیادش اش لیب دی کتس است. چون کتسی که از خودش آردیکل دی است. داره که خودش آمد. اینجا دیر بود. دیر هند است. سر است. اینجا دین تبدیل شد. مثلا ما میتونیم که از ما نفرت داری. مثلا تو از ما نفرت داری مثلا تو از ما نفرت داری دو هست دو دو هست میش ببینید که این نامش هست. مثلا اش هست زی. مثلا میتونیم که اش هست زی. او معنیس هست. این مذاکر این میشه مثال ببینید که اوکرزکیف هیچ وقت فعلش که آمد زی میشه اقا زکیب هیچ وقت فعلش که آمد زی میشه، این میشه مثلا، خب، این هم هستین هم کار کردیم که نفرت داشتن بود H. DAS PAR LEST ZIC POT. lässt sich von ein ähnliches Tattoo stehen. تاتو شتیه این خب دست برلیست این این تاتو شتیه این چرا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا این لیخی است تاتو شتیه این چرا اینجا این لیخی است شد بخاطر از اینکه تاتو را ارتیکلش تاتو را ارتیکل تاتو که است دست است ما را اگر ارتیکلش دیر بود اینجا میتونیسیم که این بگیم اگر ارتیکلش دی بود ما میتونیسیم که این میگفتیم. اما ارتکالش که هست دست هست ما میگیم این ودی اندیخیست. این اندیخیست تاتو شتیه این. یعنی باید معلوم که دو نفر مشابه یک دیگر رو دانند. تاتوشان مشابه یک دیگر هستند. دست پار یعنی دو نفر. دست پار لیست زید این انینلیه ستاتو شتیجین. خب. خب. بزرگ. بزرگ چه هست؟ بزرگ مالکه میگه. بزرگ مالک هست بزرگ مالک هست بزرگ مالک هست من سامنا بگم که مالکی ماشین نیست اگر ما شد؟ چرا که آرتیکلش دست است؟ مثلا اگر اینجا آرتیکلش در میبود، درخت میبود، باید میتونیم بگویم که اینجا کائن باید استفاده شد. من صاحب این درخت نیستم. صاحب درخت نیستم. صاحب درخت نیستم. صاحب درخت نیستم. صاحب درخت نیستم. صاحب درخت نیستم. صاحب درخت نیستم. صاحب درخت نیستم. صاحب دجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست که اینجا نیست کهتو، کاین آتو. دیر باوم، کاین باوم. اش بزنسه کاین آتو، اش بزنسه کاین ونون، اش بزنسه کاین باوم. مالکی برات نیستم، مالکاوپارت مال نیستم، همچنین سایدی ماشین نیستم. ببینی که سبیت ای هسته، بزنسی هم همچنین که هسته، برای ما این سوالشت فعالی اکوزاتید که سوبیت این هست و بزنسیم همچنین هست برای ما استفاده شده به فعالی اکوزتیف است دست کین هست و دست دارد اکوزتیف استفاده میشه دست تغیین همچنین فیلی اکوزتیف است هبن هبن همچنین پرفیکت است نیست زن نیست پرفیکت است هبن همچنین فیلو اکوزیتی است. می گویم که دو هست دو هست دو هست دو هست دو هست این این آرز ترمین یا آرز ترمین یا این ترمین مثلا می گویم که آرز ترمین یا این ترمین یا آن ترمین مثال ما میگیم که آن ترمین دو هست آن ترمین ببینید هبین که هست همچنین چی هست؟ فعلی آکوزاتیف هست دیر هست ترمین که آراتیکل هست دیر هست ما میتونیم در اینجا بگیم که این اگر یک کس پرسان کرد چرا اینیت گفتی چون ما میفهم که اینجا هبین فعل آکوزیتیف هست و بنابرای میتونیم دلیل بگیم که هبین استفاده میشه اینجا دو هست حایت این ترمین تو امروز قراری مثلا اگر بگیم که از ترمین که بگیم مثلا دو هست امروز قرار ملاقات داره و قرار دکتر داره مثال قرار دکتر و قرار پزشک هم میتونیم که ببینیم دو هست حوایت آینم ببینیم که اینجا آینم همچنین آکوزاتیف استفاده داره آینن که در اینجا آینن اضافه داره داره اون است اینجا هابن کرده کاره هابن فیل آکوزاتیف است ما میتونیم که این را دین ارستر میبگیم اما اینجا آینن چون یک قرار پازش که داره اگر ما بگیم که دین فرق هم نمیگنه خب یه فعل هم کار کردیم هابون هم کار کردیم بیزه 3 هم کار کردیم کین کین کین کین کین کین شناختن همچین فعلی آقوزتیف است الان ما میگم که اشکاله اشکاله این نیخت ببینید من او را نمیشنسان شکین این نیخت من او را نمیشنسان بخاطر از اینکه شکین زی نیخت من او معنی نمیشنسان او خانم نمیشنسان شکین این نیخت من او مزکر نمیشنسون. او خانم نمیشنسون. شکین این نیخت. او مزکر نمیشنسون. شکین زی نیخت. او موهنس نمیشنسون. ببینید که اینجا خود آقوزتیف استفاده شد. فعل همچنین کنن فعل آقوزتیف است. سبیکت هم که هسته ای هست. کننده کارمان نیست. این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این این Ich kenne diesen Chef seit fünf Jahren. خب ببینید اشکال دیزن شفت زید 5 یاران ببینید دوستان کنین که ازتا شناختن است اشکال دیزن شفت اگر شفت در یک ساختمان وجود داشت ما هم وجود داشتیم میتونیم که آه اشکال دیزن شفت چون ما اشاره میتونیم که شفت داخل ساختمان است در برای این صحبت میکنم نیمیدیم اشکال دیز ساختمان باشد می‌توانید ببینید که این رئیس در نزدیک ما نیست این رئیس را می‌توانید ببینید اگر در درخواست در ساختمان باشد می‌توانید ببینید که این رئیس در نزدیک ما نیست این رئیس در نزدیک ما نیست. او را ما نمیتونم ببینم. این دست اختمال است. میتونم که ببینم. اما او دور باشد. دین شیف میگم. اما اینجا که اشکین دیزین شیف زید فن فیارند. مدت پنی سال میشوند که این رئیس ر است، کنم هم فعل آکوزتیف است، دیزن شعف همچنین دیزن استفاده شد، آکوزتیف استفاده شد این که اصلا پرپوزیسیون اصلا که حرف اضافی دتیف است دارک خودش چی شد؟ دتیف شد ببینید که بعض جملت دتیف آمد چون از حرف اضافیش میشنسیم که اینجا زیب داریم حرف اضافه در دیفتر خب شکل دیزن شف زیب فنف یارن من میداد پنگ سال میشم که این رئیس را میشنسم بسیار خوب خب Дякую. خب دوستان اینجا جمله ما تکمیل شد بخاطر از اینکه چرا نخد شنهایت اوپراتسیون ارکن ایش این نیخت باید اینجا های باشد که اینجا وکتور میزنم که یاداتان نره خیلی خوب این افراد از جرای پلاستیکی می‌بینند. اینجا نخواهید بگیرم. اینجا نخواهید بگیرم. اینجا نخواهید بگیرم. اینجا نخواهید بگیرم. اینجا نخواهید بگیرم. اینجا نخواهید بگیرم. اینجا نخواهید بگیرم.بینید شنهایتس اوپراتسیون که هسته هر بار دو لغه ها دیگه نوشته میشه ما آخر لغه ها تا ارتکالش ها میگیریم دی اوپراتسیون که هسته بخاطر از اینجا نخ حرف اضافی دطیف هست حرف اضافی دطیف هسته ما میتونیم که دی را به دیر تبدیل بکنیم نخ دیر شن اوپراتسیون شنهایتس اوپراتسیون ارکن ایخ این نی با دیگر تبدیل کنیم نختر شن شن هست اوپراتسیون ارکن ایش این نیلت می آید بعد از جراحی پلاستیکی من او را تشخیص کردن هم میتونم یعنی شماحت ها نمیتونم ارکن اون کس را تشخیص کردن هم میمیتونم الان نوشته ها میگیم ارکن تشخیص کردن من او را تشخیص دادن همیتونم چون جراحی پلاستیکی کرده است. خب اگر افتادیم که نخط دارد چون دی اوپراتیون است نخط هرفی اضافی تطیب است نخط شنهایت اوپراتیون ارگن این نیست و بعد از جراحی پلاستیکی او دیگر شناخته نمیتونم و تشخیص داده نمیتونم خب بیشترین سفارش دادن بیشترین حرفی فعل آکوزتیف است امشب فقط موضوعی ما فعل آکوزتیف و دعتیف است ببینیم که ما چگونه تشخیص میکنیم در جمعه تبدیل بکنیم بردیگرش که بفهمیم که این آکوزتیف است ما دعتیف است بیشترین فعل آکوزتیف است خب در تیف هست بیشتری فعلی آقوزتیف هست خب اینترنت بیشتر این خب بیشتر سفارش دادن است. بیشترین سفارش دادن است. سفارش دادن یا سفارش کردن. این انترنت بیشترین این بلاون پلوبه ما در انترنت یک جاکت آبی سفارش میدیم این انترنت در انترنت بیشتیل ایش سفارش میدیم آینن بلاون پلوبه یک جاکت آبی را سفارش میدیم خب ببینیم که را شد جاکت آبی را سپارش میدهیم. خب ببینیم که را شده اینجاکت آبی را سپارش میدهیم. ما نیتونیم که بگیم همچنین جمله را تغییر بکیم. ایش بیشتیل ایم انترنت آینن بلاوین پلوبه. ما نیتونیم که پس ایش بیشتیل ای را بیاریم داول قرار بکیم. اما ای خوب است. بیشتر بهتر است. این انترنت بیشتری ایش این بلاوین پلوه. من در انترنت یک جاکت آبی را سفارش میدهم. بیشتریم. چون ما میتونیم این را به دین تبدیل بکنیم. چون آرتیکل دیگر است دین بلاوین پلوه گفته میتونیم. چون اینجا آین نامده. دین میتونیم بیاریم. მეთონის მეთონის მეთონის მეთონის მეთონის მეთონის მეთონის მეთონის მეთონის მეთონის მეთონის მეთონის მეთონის მეთონის მეთონის მეთონის მეთონის მეთონის მეთონის მეთონის მეთონის მ Internet 1 ein Handy. Wir benennen das Handy ein Handy. Womit haben wir uns heute entschieden? Bugünki masalar, دست دیلیفون دست دیید اینجا خودش میتونست یک تلفن بگیم اما دست تلفن بگیم چون منظور اومده است که ما بشناسیم که کدام جمله ما آکوزاتیف است کدام جمله ما داتیف است کدام جمله ما گیناتیف است کدام جمله ما نومی هست و اینها را ما باید تشخیص بکنیم باید خوب سه ارگینین بکنیم که تشخیص داده باید بتوانیم. بشتر نگفتم که حرف اضافه اکوزیتی هست. اینجا بشتر نگفتم که حرف اضافه اکوزیتی هست. ما در اینترنت یک جاکت آبی را سفارش میدیم. خب، همچنین، اینجا بشتر نگفتم که حرف اضافه اکوزیتی هست. ببینیم، در اینترنت یک جاکت آبی را سفارش میدیم. ببینیم، در اینترنت یک جایی بود که در اینترنت یک هایی بود که در اینترنت یک هایی بود که در اینترنت یک هایی بود که در اینترنت یک هایی بود که در اینترنت یک هایی بود که در اینترنت یک هایی بود که در اینترنت یک هایی بود که در اینترنت یک هایی بود که در اینترنت یک هایی بود که در اینترنت یک هایی بود که در اینترنت یک هایی بود که در اینترنت یک هایی بود که در اینترنت یک هاییی بود که در اینترنت یک هاییی بود که در اینترنت یک هاییی بود که در اینترنت یک هاییی بود که در اینترنت یک هاییی بود که در اینترنت یک هاییی بود که در اینترنت یک هاییی بود که در اینترنت یک هاییی بود که در اینترنت یک هاییی بود که در اینترنت یک هاییی بود که در اینترنت یک هایییی بود که در اینتر Дякую. Звук руху. جمع کردن همه گه زمن جمع کردن زمن ببینی که این هم فیل آکوزیتیف هسته زمن دی بریف کستن او مشاهی رو بسیار زیاد جمع میکنه با این وان سرگرمی ج دی بریف کستن السهبی او مشاهی را بسیار زیاد جمع میکنه به عنوان سرگرمی جمع میکنه یعنی در او تلفون هست در او هر چیزی که هست در او داخل او را میبینه و رفت میزنه میزنه میزنه او را به عنوان یک سرگرمی جمع میکنه برای خودش ازمیل دی بریف کستن السهبی السهبی به عنوان سرگرمی السه با انوان السه زمانم منی میدهد السه این اوستره که کامل بیلت زمان که در کشور اوتریشمه آمدون ببینید زمانم منی داد السه با انوان منی میدهد السه بی با انوان سرگرمی خب بسال بسال پرداد کردن آره میریم زی بسالت دی ریخنون ریخنون میترکاد درک کرده خب بسال همچنین چیست؟ فعل آکوزتیف هست زی بسالت دی ریخنونک میتر کرده او معنی هست همین او زن هست یا دختر هست زی بسالت دی ریخنونک میدرکارته او قبض را یا صورتحساب را با بانکنتوش یا امرای بانکمات یا امرای کارت پرداخت میگند. زیب و سطح در یک نوم میدرکارده. با کارت پرداخت میگند. اون معنی است صورتحساب را با کارت پرداخت میگند. خب Звук руху Замкнути. سمجھتے ہیں خب گفتم که بسرن فیلی آقا زدید دیگروز فتا بسلت دست ایسن فیلی دیگرانس فامیلی اما ببینی که اینجا پدر بزرگ پدر بزرگ برای تمام خانواده اش غذاها را پرداخت میکند یعنی پرداخت میکند همه چیز درک روز فاتح پدر بزرگ پرداخت میکند ببینید که در اینجا این خوب سبیکت است نیم؟ این هم فعل اکوزتیف است دست ایسند که ارتکالش دست است به هیچ وقت تغییر نکرد همچنین تا اینجا اکوزتیف شد حالا اینجا همچنین اکوزتیف است اما این را ما کار نداریم چون که عرف اضافی ما همچنین اکوزتیف است این همه جمله کلان مطلوب است که اکوزتیف است تا اینجا فعل تغییر داد تا اینجا عرف اضافی اکوزتیف تغییر داد. تا اینجا عرف اضافه تغییر داد. تا اینجا بسل تغییر داد. از اینجا تا به اینجا فیل تغییار دستگیر هستند که دیگران از فامیلی هستند. پدر بزرگ برای تمام خانواده چی می کند؟ قضایی را پرداخت می کند. چیزی که خودند پرداخت می کند پدر بزرگ. خب زی اشپرن زی البته بزرگ است که زی اشپرن فعل درکت خودش آمد البته احترامانه است ما میتونیم که این رو با آنها بلای آنها صحبت بکنیم آنها پول زخیره میکنند بخاطر چی؟ بخاطر اولاد بخاطر تحتلاد بخاطر راستی بخاطر تفریه چکر زخیره میکنند زی اشپرن دستگلد ببینید که دست زیشپارند دستگلد ببینید که دست ارتکالش دست هست به هیچ امان تخیر نمی کند دست خودش دارید می هست زیشپارند دستگلد فیله شم آکوزاتی فیله آکوزاتیف است. اشپارن. زخیره کردن. خب. زی اشپارن دست گلد فر فر ایرن ارلاوب ارلاوب فر ایرن ارلاوب ببینید که اینجا زی اشپارن دست گلد اونها بخاطر تحتیلاتشان بخاطر رخصتی خودشان چه میکنن؟ پول زخیره میگنن، پول جمع میکنن که تا لذت ببرن از رخصت و تحتیلات خود لذت بگیرن. ببینید که زی آنها شپرن چون چند نفر است اگه بعد ما شپرن فعلا داریک خودش را بیاریم. وی شپرن مثلا دست گلد فیر اون زیرین ارلاوب. ما پول زخیره میکنیم برای تطیلات خودمون. ببینید که اون زیرین ارلاوب شد. همچنین مثل ایران. ایران شپرد دست گلد فیر زینن ارلاوب بگوینی که با ار زینن میشه با زی ایرن میشه چرا که در ارلاوب هسته عرف اضافی من هم اکوزتیف هسته زی شپرد دست گلد فیر ایرن ارلاوب آنها پر را جمع میگنم یا زخیره می کنند بخاطر ترتیلات خودشان خب، الان میریم این هم خلاص یکی نخصوص شد؟ نه خب میریم به طرف همچسین بینوچسین همچین فعل اکوزتیب از این شبت موضوع فعل های اکوزتیب بود که کلان براتون تشریح میکنه بینوچسین استفاده کردن مثلا دایم شلافن شلافن schlafen schlafen benutze ich benutze ich meinen ja meinen Ja, מיינן ארם אלס קיזן. קיזן בלשט. דה הנגומי חופ קרבן, מיינן ארם, בואו זו, יש, ja, در حنگام خواب کردن، بازو های خود را به اینوانی بالشت استفاده می کنیم. مثلا این طرف خواب میشه، یا سرم اینجا می آید، یا اینجا می آید، بال نیست، بلاخره مثل یک بالشت رو استفاده میکنم. beim Schlafen benutze ich meinen Arm als Kiesel. من در حنگام خواب کردن بازهای خود و دستهای خود رو به عنوان بالشت استفاده میکنم. خب برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برای اینجا، برایارم. اش براوخه کهنه هلفه. اش براوخه کهنه هلفه. اش براوخه کهنه هلفه. مکمک نیاز نگارم. اش براوخه کهنه هلفه. مکمک نیاز نگارم. اش براوخه کهنه هلفه. دی هلفه کهنه هلفه. ببینی که داری خودشون میکنی. اش براوخه کهنه هلفه. مکمک نیازی نگارم. keine helfe die helfe keine helfe die bin ich durchführen ich brauche keine helfe mag mag hopp sie sparen das gilt für ihren urlaub man ist auf dem benutzen beim schlafen benutze ich meinen Arm als Kissen. Ich brauche keine Hilfe. Ich brauche Hilfe. Ich brauche Hilfe. Ich brauche Hilfe. بگیردین همچین برخورد کردن روبروش شدن این معنی در میتی هست. اولا ما میگم بالت یا خب بگیریم نو الیفتر پردکنیم بگینیم بگینیم خب بالت Haupt. Bald beginne ich einen Sprachkurs. این شبهه کورس بلد بگیر این شبهه کورس من به همین نزدیکی ها چی می کنم؟ کورس زبان را آغاز می کنم بلد بگیر ار شبهه کورس. بگینن کس ببین؟ بگینن خودش فیلی آگوزتیف است. آینن دیر شبهه کورس چون آینن جلگن. میتونستون که دین شبهه کورس ببین. اما آینن شبهه کورس. یک کورسی زبون در آغاز میکنم. شروع میکنم. بگینن. انجا بگینن بلد. بگینه ایخ اینر شبهه کورس. קנם, שוראו נקנם, בגינן. אין ג'ב בגינן, בלט. בגינן איך אין אין שברך קורס. חפ. شلیستن دی گشفته چه وقت دکان ها را گفته میتونید مغازه ها را گفته میتونید که تحتیل میشوند یعنی بسته میکنند به منظور است ون شلیسن دی گشفته چه وقت مغازه ها و دکان ها بسته میشند یا تحتیل میشند یعنی شب شده سرف شب خب منظوری بود که یا تطیل میشن یعنی شب شد از طرف شب خب منظوری بود که ایران حرفی فعل آقا زدی فسته خب اشترده نه اشترده نه ها؟ شلیزی آه شلیزی شلیزی. شکل. ون شلیسن دی گشیفته. آنه اشتارتن که هسته، همچین فعلی اکوزیاید بردارید. از اینجا باید بردارید. از اینجا باید بردارید. از اینجا باید بردارید. از اینجا باید بردارید. از اینجا باید بردارید. از اینجا باید بردارید. از اینجا باید بردارید. از اینجا باید بردارید. از اینجا باید بردارید. از اینجا باید بردارید. از اینجا باید بردارید. از اینجا بردارید. از اینجا بردارید. starten wir den Unterricht. Starten wir den Unterricht. Wir starten viele Akkusativwörter. Ab Montag starten wir den Unterricht از دوشنبه ما درس ها را شروع میکنیم درس ها را آغاز میکنیم کلاس های خود را چی میکنیم؟ آغاز میکنیم این روز دوشنبه بود و میتونیم از دوشنبه ab Montag starten wir den Unterricht ما از دوشنبه چی میکنیم؟ درس ها را آواز می کنیم. از منطقه ببینید. از این کامر، دیگر را به دن تبدیل کرد. منظور من فقط گرامه است. گرامه را باید فهمیم. گرامه را اگر نفهمید، هر چیز را نمیدونید. شاید هر کسی صحبت کند که از من تک شتردنی دین اون طریق است. اما منظور را نمیفهمه که چرا دین اون طریق شد؟ نمیفهمه. چون هر کسی اینجا پرسان کرد، شتردنی که از فعال حکومتی پسر دین اون طریق جورش کرد. خب زهن زهنم عرف فعل اکوزتیف هسته اش زه دیخ من تو را میبینم اش زه زی من او را میبینم اش زی این من اون مذا است. ار فعل اکوزاتیف است. خب، اولا با میگم که garden garden garden garden garden garden garden garden garden garden garden garden garden garden مهم نیست که اینجا باشه زهن و در آخر باشه ولی هدف ما دیدن است که آیا میبینی یا خواهی این مولید نیست اینی میبینی نمیبینی زهن است در ما Willst du meinen Garten sehen؟ آیا میخواهی با من را ببینی ی. يودي دان كون ايه? خب. يام زهن فعل اكوزاتيف. هارم. هرین هرستون میخی؟ آیا به من گوش میدهی؟ اما داری به من میشه، اما مرا گوش میدهی در زبان آلمانی میشه اما با زبان آلمانی میشه اما در زبان دارید آیا با من گوش میدهی؟ هورین نام که هسته؟ فعل آقوزتیف هسته هرست و مخ آیا با من گوش میدهی؟ خب ببینید که اینمی فعل مخ جورتر این سوبیکت هست مخ مربوط به هرست و مخ جورتد. این سبیکت است. مخ مربوط با هرست و مخ است. اگر حوری نمیشید این مخ نمی آمد. شاید در کلا فعل ها گذارتیف می آمد. اما در دیگر چیزان همه آمده هست. هرست و مخ. خب موس موس موس موس مجبور بودن مجبور کردن مجبور شدن موس اش موس اش موس دیزن Ich muss diesen. خب اش موز دیزین تکست از وندگی لرنن ببینین یا مقاله یا مطمئن یا چند جملهی که هست در امتیان هستین نامه هر چیزی هست اش موز دیزین تکست اوز وندگ لرنین باید ما این نامه را یا مطمئن را یا جمله را چه کنیم اوز وندگ یاد بگیرم حفظ بکنم اوز وندگ حفظ کردن یعنی مثلی آ آ کاریه باریک حفظ میکنن حافظ میشند تکست اوز بندگی لرنن ما باید این را چه کنیم اوز بندگی یاد بگیریم حفظ بکنیم ببینید اینجا ورب است سبیکت است اکوزتیف است اوز بندگی برم که مستقیم خواهداش است وش موز دیزین تکست اوز بید برداریم. این تکست را باید برداریم. این تکست را باید برداریم. این تکست را باید برداریم. این تکست را باید برداریم. این تکست را باید برداریم. این تکست را باید برداریم. این تکست را باید برداریم. این تکست را باید برداریم. این تکست را باید برداریم. این تکست را باید برداریم. این تکست را باید برداریم. این تکست را باید برداریم. این تکست را امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که امیدوارم که ا Des tisen. Des tisen brief. Des tisen brief. خب لیزن آره ببینیم که لیزن هر فی لیزن فیلی از آفی اکوزاتی فرست همچنین ار لیست دیزن بریف سم دردن مال و ار رشته نیست Diesel brief som dritten mal und er richtig nix. ببین، میکنه اون سوم بارش است که نامه را می خواند اما هیچ برداشتی نمی گیرد. یا هیچ نمی فهمد. هیچ درکی نمی کند. یعنی سوم بارش است که می خواند او هیچ درک نمی کند. او هیچ نمی فهمد. هیچ درک نمی کند. اینه سه اون بارش است که می خواند. او هیچ درک نمی کند. او هیچ نمی فهمد. ایلیز دیزل بریف سمدریت مل اونت ار فرشته نیست. اونت ار فرشته نیست. فقط اش فرشته بانوف می کند. فقط بانوف هم می فهمند. حالا درست چیزی را نمی فهمند. خب. او سه اون بارش است که نامه را میخواند اما برداشته نمیکند این لیزین که آمد دیزین بریف جور کرد سم در دین ملف اینجا حرف اضافی است سو است ببینید اینجا سو است اینجا منویتنی که داره بگوییم که پرپوزیپسیون حلاست دیگه چیزی هم براش نبینیم سمتره تن مل از اینجا بگوییم که ایر فلیشترست نکست ببینید که اینجا فقط عرف اضافه آمد تا اینجا لیزن کار خود را کد دیزن بریف جور کرد ما میتونیم این لیزن دن بریف ببینید که دیگر بریف را بر دینزل بریف جور کرد ما می توانیم ایرلیز دین بریف ببینید که دیگر بریف بر دین تبدیلش میکرد آکوزیتیف است او بریف را می خواند خب خب فرستید. فرستید؟ در کردن درسته کنید که در شهر درسته کنید که در شهر درسته کنید که در شهر درسته کنید که در شهر درسته کنید که در شهر درسته کنید که در شهر درسته کنید که در شهر درسته کنید که در شهر درسته کنید که در شهر درسته کنید که در شهر درسته کنید که در شهر درسته کنید که در شهر درسته کنید که در شهر درسته کنید که در شهر درسته کنید که در شهر درسته کنید که در شهر درسته کنید که در شهر درسته کنید که در شهر درسته کنید که در شهر درسته کنید که در شهر درسته کنید که در شهر درسته کنید که در شهر درسته کنید که در شهر درسته کنید که درسته کنید که درسته کنید که درسته کنید که درسته کنید که درسته کنید کنید که درسته کنید کنید کنید کنید کنید کنید کن نیست نیست نیست ببینید مدرسه یا ببینید که فرشته اینکه از فعل آکوزاتیف است دی شولر فرشته این دن لغه نیست ببینید که مدرسه یا مکتبی ها استاد را درک نمی کنند یا نمی فهمند دیشولر فرشته این دین لغه نیخت مدرسه یا مدتبه یا شاگردها استاد را درک نمی کنند یا نمی فهمند یا فهمیده نمی توانند خب چون بعضی تاوزی ها خب روخن روخن همچنین چی هست؟ فعالی آقوزتیف هست اینجا تیار ما داریم روخن هایی نخت ایسن Тайыр модулын рауқын айыр. Нәқтен есін. Есін рауқты. Зи. Айны сигареті. زی خاینه سگاریته سگاریته یه توقعه سگاریته خب، نخطیم که اصلا نخط بعد از معنی میده هم طرف هم معنی میده نخطیم دست ایسن بود نخط ایسن بود نخط هر فیضافی داتیف بود اینجا دست ها بعدی هم تطویلش کردیم نخطیم ایسن راوخ زی این سگاره ده او بعد از خوردن غذا و نسست بعد از خوردن غذا او یک ستار خود را میکشد. راهان همچنین چه است فعل Tansın. Şimdi böyle okuyacak bir şey var. Mesela Zİ TANS Zİ TANSIN Zİ TANSIN AM LEPSİN AM زی تنسن ام لیبسن دل تانگو خب تنسن همچنین چی هست؟ فعالی آخوزتی فصل زی تنسن ام لیبسن دل تانگو تانسن همچنین چی هست؟ فعالی آقایی فصل هست زی تانسن هم نیبستن دن تانگو تانگو یک چیزی رو میگه که یک مجلس هست رقص های بسار مشهور و رقص خیلی خوبه میکنه چندین نفرها که او رو میبینه ای رو میگه تانگو دن تانگو یعنی دو نفر رقص میکنه تنها خودش هم میتونه رقص زیادتر دو نفر رخص میکنه تنها خودشم میتونه رخص زیادتر دو نفر رخص میکنه مبایشی زی تنسین ام لیپسین دین تانگو او زیادتر در چی؟ در تانگو رخص میکنه یعنی خیلی ترش میده تجربه میده که او در تانگو رخص بکنه یعنی در یکان جاو و سر و کوچه رخص کرده نمیتونه او در مجلس در محفلات در چیزای بسیار خاص میتونه رخص خود رو کنه خب سیخنین سیخنین سیخنین رسامی کردن هم میگه سیخنین هم فعالی اکوزتیف هستند. مثلا این تو خودتون یک تیگر میخوایی؟ در اینجا، تایگر میگه و دیگر تو خودتون یک تیگر میخوا ولی دهید تیگه. کنستو آین تیگه سیخنیم. باید معنایی که میتونی یک بابر را نقاشی کنی رسامی کنی. کنستو آین تیگه سیخنیم. او ده تیگه. کنستو آین تیگه ده انگلیسی تیگه سیخنیم. میتونی آیا یک بابر را رسامی کید یا نقاشه کنید خب این اکوزتیف چرا که سیخنین که است اینجا سبیت است اینجا اکوزتیف تا این قسمت اکوزتیف است اکوزتیف این را ایل سیخنین آینین جور کرد اگر ایل سیخنین نمی داشتیم نمیشه خب تراغن تراغن حمل کردن هم میگه نقلومکن کردن حمل کردن تراغن برداشتن یک چیزی اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا ترگن همل کردن هست نقل مکان کردن همل کردن ترگن برداشتن اینجا میبری؟ ترگن خب کنید کنید دید دید بیر برفکستن را درست کنیدی بریف کستن ترگن خب با این مرسه که کند ایدی بیر کستن و بیر کستن ترگن شما این چند نفر آیا میتوانید جعبه بیر یا آبجو یا یک شراب را حمل کنید اینجا ببینید جای دیگه ببینید ترگن کند ای یا دی بیر کستن ترگن باید منو کند ای یا دی بیر کستن ترگن اینفر بیر کستن منو میگم بیر کستن آره ای را اینقدر تلفز نکنیین بیرکستین ترگین آیا شما میتوانید جعبه آبچو و شراب را حمل کنید؟ دیدید مکانش کنید بردارید خب فگیسیم فراموش کردن فیلی آکوزاتیب فرگیسیم کردن فراموش کردن فرگیسیم فرگیس بیت Vergiss bitte nicht den A-Streifen. فرگیست بیتی نیت دیم دیم اینجا بشه این آس داریم خب فرگیست فراموش کردن فرگیست فعل اکوزاتیف ببینی که فرگیست بیتی نیت او ببینید که vergist bitte nicht آلمانی ها nicht استفاده میکنند vergist bitte nicht denn den به این معناست که لطفا فراموش نکنید قرار پوزشک را و قرار دابترات را فراموش نکنید چون وقتی ملاقات دارید میبینید نزداشت برید فراموش نکنید که خیلی ترمیم در اروجا فراموش نکنید که چون وقتی ملاقات دارید میبینید نزداشت میرید فراموش نکنید که خیلی ترمین در اروپا ملاقات خیلی مهم است یعنی وقت تزایه نکنید فرگیست بیت نیخت دین است ترمین چرا اینجا دین شد؟ بخاطر از اینکه ما اینجا فرگیست اینما فعل آقاوزتی خواسته از اینجا ما میفهمید که باید چه کنیم پراموش نکنیم ترمین دکتر را ببینیم که را استفاده میشه از فرگزی ما میتونیم ببینیم که تشخیص کنیم که جمعه آقوزتی فضله خب فدلیرن گم کردن از بستادن مثلا ما میگیم که ایش اخصو Vamos ver o que tem aqui. اخذ منك فهمي نحن نخذ منك فهمي از دادن اش فرلیره مین فرشتند به این معنی است که ما عقل خود را از دست میدیم عقل را از دست دادن فرشتند که است عقل زین دیگر کلش از دست میده اش فرلیره مین فرشتند ما عقل خود را از دست میدیم یا زین خود را از دست میگیم ف یا ذهن خود را از دست میگم فرشتند اقل ذهن مهنی میدهید ببینید که اقلم را ذهنم را چون که راشد چرا این این فردیرین هست که این جور باوی میکنه اگر فردیرین نباشه جور نمیشه من فرشتند تیار فرشتند من فرشتند خب فرامو. تیار فرستان. مین فرستان. خب. فراموش نکنیم. فرستان. خب. بی حالتن. بی حالتن. بی حالتن نگهتاری کردن. مثلا. اش بی حالتن. Bir halden bir halden bir kare ben nasıl anmış bir halde ya bir halde bizim دیزن رنگ فی اما ما این حلقه را برای همیشه نگه میدارم به حالت نگه داشتن ببینین دیزن رنگ دیزن رنگ نیش به حالت دیزن رنگ فیل اینمه من این حلقه را برای همیشه نگه میدارم یا یادگاریست یا کسی داده برام ولی همیشه میخوایم نگاهش بکنم. مش به حال تیزین دینگ یا این مرد. من این حلقه را برای همیشه نگه میدارم. خب فیندین ام پیدا کردن است و هم نظر دادن است. مثلا این فعل آقوزتیف است. این هم نظر دادن است و هم پیدا کردن است. به نظرم این میگم این حالا جروم میکنیم ایش فیلد ایس من پیدا میکنم اون رو خب فیلد نظر دادن و هم پیدا کردن ایش فیلد ایش فیلد. اش فنده اش فنده دیده منتل منتل یه عکمودیش عکمودیش عکمودیش مده دیزن منتل مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن مده دیزن منتل الپ مودش الپ مودش یعنی از مد افتاده است یعنی استایلی نیست قدیمی است خیلی قدیمی است برای دیگر کس نمی پوشند اش فنده دیزن منتل الپ مودش من این کد را یعنی مد افتاده می بینم به نظر مد افتاده است این استایلی نیست خوبش نیست به نظر خیلی قدیمی است الپ مودش مودی قدیمی است. مودی قدیمی است. این مدیش ببینید که دیزین مدیش بود. این مدیش بود. اینمی کلان اکوزاتیف است. خب مثلا ارفندن باید بنابراین اختراک کردن ها میگه حالا میگیم که که تلفن را در جهان اختراک کرد؟ یا میگم که تلفن را اختراک کرد؟ ارفندن نمیشه ارفندن میشه گذشته ایش مثلا ورهد دست تلفون ویر دست تلفون ارفندن. ویر هد دست تلفون ارفندن. کی تلفون را اختراک هد؟ بالفون اخطرا کرد. کی تلفون را اخطرا کرد؟ Ja, sie muss, sie muss ihren, ihren Antrag, sie muss ihren Antrag zuerst y si no siguen en crack es پروفن پروفن باید بررسی کردن زی موس ایرن انترکسو ایرس پروفن یعنی بررسی کردن او ابتدا مثلا سو ایرس ابتدا نیه در قدم اول زی موس ایرن انترکسو ایرس پروفن او ابتدا باید درخواستی خود را چی کند بررسی کند باید بیمانا زیب موز ایرن انترک سو ارست پروفن پروفن پروفن باید بیمانا بررسی کردن سو ارست در قدم اول یعنی ابتدا زیب موز ایرن انترک سو ار است پروفن باید برخواستیم؟ دونده دقیقه دونده دقیقه؟ یک چند زمینه دیگه هم کار میکنیم میریم چه وقت؟ چه زمانه؟ سوالی هست کلان سوالی هست ون وان کنن زی کنن زی دین Wann können Sie den... خب ون کنن زی دین ترکن وپر ایرین و پغیرین میگه نی؟ آلمانی ها غیر تلفز میکنند. اما من غیر تلفز نمیکنم ون کنن زی وقت؟ ون کنن زی دین ترکن رپاریرن او در رپاریرن من خیلی تلافز نمیکنم رپاریرن میگم او در رپاریرن چیزا مالی میتوانید شما؟ خشکن را تعمیر کنید ورفن ورفن انداختن یکی دیگه دور مندازید اش ورفه دنبال مندازم یعنی اتاش میدون ورفن دور انداختن خب آبند اینجا باید اینک شام و چی میکنه؟ آشغالی ها را دور میدازد. باید مناب آبند ورد ار مل و آشغالی ها را شام دور میدازد. آبند شام ورد و فردش میشه که فعل هست ورد شد ار مل ورد ار مل شام و آشغالی ها را دور میدازد. ورف شد ار مل ورفت ار مل شام و آشغالی ها را دور مندازد ورفن چیست؟ فعالی آخوزتی دور انداختن است چیز را دور مندازید رایخن رایخن همچنین دسترسی کردن رایلی همیخین؟ چه وقت میتوانم او را به اون برسیم یا به اون دسترسی پیدا کنم یعنی تلفون کنم به اون دسترسی پیدا کنم گفتهای خود بگیم به من هست ببینی که اینجا اکوزتیف استفاده میشه در هر جمله که ما فیلن در حال استفاده میکنیم اکوزتیف هسته ببینید این اکوزتیف هسته او را چه وقت میتونم اون دسترسی پیدا کنم به اون دسترسی پیدا کنم به من هست یعنی اون را ببین او را دسترسی پیدا کنم باید ببینم او را دسترسی پیدا کنم باید ببینم که کنم این رای خیلی خوب ازگیب ասկեբն մասրավկարդան, հարսկարդան, այնի չգեք մասրավ կնի, իր մեկ մասրավ կնի ասկեբն մի գնի, ասկեբն, էր գիտ sie gibt viel Geld für Kleidungen aus. یعنی او خانم یا او دختر بسیار پل را مسرف میکنه بخاطر چی؟ بخاطر لباس راسی هم همین طور است در هر هفته یک دانه میخره sie gibt viel Geld für Kleidungen aus sie gibt ausgeben مسرف کردن یعنی او خانم خیلی پل مسرفرف میکنه برای کلای خود Sie gibt viel Geld für Kleidungen aus او خانم خیلی مصرف میکنه برای لباس اگر پول داشته باشید، مصرف کنید دنیا دو روز است سأخبركم بأن الدنيا دور زرس حسنا افتح افتح افتح حسنا، تفعيل نمط افتح افتح افتح افتحمین گرفتن اف نیمین در شرکت استخدام کردن گرفتن یعنی ضرورت داشتن به چیزی او را میدید die firma die firma nimmt die firma nimmt eine neue mitarbeitung mit Arbeiterin. Ja, Arbeiterin. Auf. Auf. Die Firma nimmt Die Firma die Firma nimmt دی فرما نیمت این نایه میت عاربترین آف. یعنی شرکت یک کارمند جدید را میگیرد. ببینید نایه عاربترین یعنی کارمند یا کارگر و زن است. نایه میت عاربترین آف. شرکت یک کارمند جدید میگیرد یا یک کارگد جدید میگیرد یا یک کارگر جدید میگیرد خب ببینید که این فرم هم سوبی اکت است فراموش نکنید نیمت هم فعل آقوزتیف است آینه هم آقوزتیف تا این قسمت آقوزتیف است کلان جمله ما آقوزتیف است خب. ایرایخین هم کار کردیم. آوزگیبین هم کار کردیم. اینت لسن مانده. اینت لسن. اینت لسن از یک چیز اخراج کردن بندی را اخراج میکنه، آزاد میکنه یا اخراج هم منی میده انت لسند انت لسند حالا اینجا ناشته میکنیم دست پونتر das unternehmen entlässt اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا باید اینجا سرپرست هم گفته میشه Lighterine در شفاخانه سرپرست داریم Lighterine در شرکت ها داریم در پروژه ها داریم هر چیز را از خود داریم سرپرست داریم Das Unternehmen entlust einen guten Leiter شرکت یک سرپرست خوب را اخراج میکند شرکت یک سرپرست خوب را اخراج میکند ավնեմն եմ այդ համար այդ համար այդ համար այդ համար այդ համար այդ համար այդ համար այդ համար այդ համար այդ համար այդ համար այդ համար այդ համար այդ համար այդ համար այդ համար այդ համար այդ համար այդ համար այդ համար այդ համար այդ համար այդ համար այդ համար այդ համար այդ համար այդ համար այդ համար այդ համար այդ համար այդ համար այդ համար այդ համար այդ համար այդ համար այդ համար این لیست این گوتن لیتر شرکت یک سربراست خوب را اخراج میکند خب امشب هم در تیفه کار نکردیم فیلای آقوز تیفه کار کردیم خب حالا دیگر کار میکنیم فور برایتن فور برایتن پرموده کردن فور برایتن آماده کردن آمیگم آره آمیگم که زمستک زمستک فربریتید ایر دست میتکس ایسه دست میتکس میتک и так دی فامید خب ببینید که فور برایتن هم فعل آکوزتیف است فور برایتن فعل آکوزتیف است زمستک فور برایتن ار دست میتکس ایسن چرا دست میتکس ایسن اینجا چون که دست ایسن نداریم چون ایسن لغات آخر امان هست دست اینجا باید بیاد چون که فربرایتی نمانم که فیل آقازکی بسه به هیچ اینو هم تغییر نمیگه نه زمستک فربرایتی ایر دست میتکس ایسن فیلدی فامیلی یعنی او روز شمبه یا شمبه ها شمبه آماده میکند غذای نهارم ببینیم چاشتم که ببینیم هر دو سایز برای کی برای فامیل خودش زمستک فور برایت ایر دست میتکس ایسن فیولدی فامیلی خب خلاسونه این افراد را به خود از این فیولی فامیلی برده است. خوب خلاص شد نه؟ نه؟ خلاص شد. خب دوستای ناظرین خدا کنه که کم لذت برده باشین، فهمیده باشین. این از توانمه بود که براتان کردم سیحتمندیتان رو میخوایم جانتان جور باشه هر جای دنیا که هستین افغانستان هستین،المان هستین در هر کشور های اروپایی هم که هستین ما را که میبینید سیحتمندیتان رو میخواییم سلامت و سرحال بوده باشیم بعض چیزهایی که از پیش ما اشتباه شده باشه پیش از پیش مذارت میخواییم و یک شب خوب براتان آرزو میکردم انشالله تا دوشنبه دیگر الله یارو مددگارتان خداحافظتان