درست درست درست Das Wort ist an. An-Wir benutzen heute auch mit an-Präpositionen. Wir benutzen es auch mit Akkusativ, mit Verben. Und heute erzähle ich, wie man es benutzen. Okay, Verben mit an. Akkusativ, Akkusativ immer hat Bewegung. Dativ immer steht, ohne Bewegung. Verben mit an, Akkusativ und Dativ, plus Dativ. Du kannst auch mit Dativ verwenden. Du kannst auch mit Akkusativ verwenden. Und wir machen heute mit Akkusativ und Dativ. Aufwürfen mit Dativ. همچنین ما چی را کار میکنیم فعل ها کار میکنیم فعل همراه ان کار میکنیم که ان در کجا کار گرفتن میشه و ان را چگونه استفاده بکنیم ان ان یعنی معنیشی هست که همچنین ب و همچنین در در معنی میتن خب وربن میت ان امروز ان را کار میکنیم مثلا میگیم که ان در دونه و لب دونه و میگیم نیم. اندیخ بطو. هین شکل است که ما این را فکر میکنیم درباره ان صحبت میکنیم. ان به اکوزتیف و دتیف کار میگیره. الان ما چگونه میتونیم که با این پیش بریم. مثلا ما اینجا یاد داشتم کردیم که چگونه ما با یک دیگر صحبت بکنیم چگونه روابطی انو با یک دیگر وصل بکنیم. و ان ان همیشه یک انویم داریم یک وقن و امید و فیور ایره با خود داریم که همهش مربوط به ان است. انو استفاده میکنم. مثال اکوزتیف اکوزتیف اکوزتیف اکوزتیف را براتون گفتم که همیشه در حال عرکت است. این معنی اکوزتیف است که همیشه در حال عرکت است. اکوزتیف مثلا میگیم که دین معنی اکوزتیف است که همیشه برحال عرقیت است. مثلا میگیم که دنکن اند. مثال. دنکن اند. با چی فکر کردن؟ با فکر کردن یا با چی چیزای فکر کردن است؟ دنکن اند. دنکن اند. با چی چیزی فکر کردن یا با چی چیزای فکر کردن است. دینکن اند. دینکن اند. با چی چیزی فکر کردن است. حالا ما میگیم که خب وغن مثال وغن دینکن اند. دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو دنگستو مگر در حال حاضر به چی چیز فکر می کنی؟ اما اگر اینجا اکوزتیف نوشته کردیم، این به اکوزتیف باید کار گرفته شود. می گویم که این هالی حرفی اضافه باشمو ان آمد ایش دین که ان اینن وقتی که ما اینن نوشته میکنیم البته میفهمیم که واقعا ارتکالش دیگر است که ان اینن نوشته میکنیم ان ان اینین مثال لکرین خب حالا ما براتون بگیم که چگونه در حکوزتیف کار میشه گفتیم که دینکین ان با چه چیزهای فکر کردن ووغن دینکستو گراده با چی چیز فکر میکنی در حال آزیر این میگه ایخ دینکین ان اینن لکرین چیز برگر ما در حال آزیر در چی فکر میکنم؟ در حال آزیر به یک چیز برگر به یک برگر به یک برگر خیلی لذیذ و مزدار فکر میکنم به این مانیسته به این فکر میکنم اولا میگه که این را باید از کجا باید ما بفهمیم؟ خب باید این را ما از اینجا بفهمیم که ووغن همیشه هر وقتی که ما ووغن رو استفاده میکنیم وو وو خب پولوز اق پولوس ار پولوس ان اولا میریم پس به آ ای ای اوند او و غیره او خب همیشه وو غنمه استفاده براتون می کنم که همیشه وقتی که آ بود ای بود ای و او بود ای بود ای و او بود او بود همیشه وقتی که فعل اگر یا را داشته باشه همیشه به وغن استفاده میشه وغن خودش به این مناسب که به چی چیزی یا به چی چیزی یا برای چی چیزی فکر کردن است وغن به این مناسب وغن به چی چیزی یا در باره چی چیزی فکر کردن است. وغن. به این مناسب. وغن. به چی چیزی. یا درباره چی چیزی فکر کردن است. حالا اینجا گفتم که دینکن ان. به چی چیز فکر کردن. یا امی فکر کردن به چیزی است. وغن دینکستو گراد. به چی چیزی در حال آزیر فکر میکنی. خب. ایخ دینکن ان آینن لکرن چیز برگرد. میگم ما در حال آزیر فکر میکنی؟ خب، این دینکی ان آینین لکرین چیز برگر. میگم ما در حال آزیر به یک برگر خیلی لذیذ و مزدار فکر میکنم. آله به اینجا براتون بگیم که اینمی ان خودش عرف اضافی هست که اینمی ان بود که آرتیکل چیز برگر ما که موشم هم که هست دیار هسته و این را به آینین جور کرد وقتی که آینین گفتیم ولی اینجا اگر اجکتیف داشته باشه ما را میتونیم که ببینیم که اجکتیفش اینه ای هسته لکرین یا نوین گوتین کلش اجکتیف هسته ببینیم به سه صدا گرفته میشه لکرین سه صدا گرفته میشه که اجکتیف هسته وقتی که اجکتیف آمد آینین به سه صدا گرفته میشه لکرین سه صدا گرفته میشه که اجکتیف هست وقتی که اجکتیف آمد اینین وقتی همیشه اجکتیف آمد این و این را با خود میگیرم اینین لکرین چیز برگر من به یک برگر لذیذ و مزدار فکر میکنم خب وقتی که وغن را گفتیم که وغن پلوس ایغ پلوس ایغ و ان وغن وقتی که وغن را گفتیم که وغن پلوس ای پلوس ایگ اوند ان وغن وقتی که آ داشته باشه ای داشته باشه ای داشته باشه و او را داشته باشه همیشه فیل اگر ایارا داشته باشه ولو در وسط داشته باشه ولو در آخر داشته باشه اینمی جمله را به وغن استفاده میکنه فیل وغن به فیعل استفاده میشه. همیشه وقتی که یا را ما با خود داشته باشیم. خب. الان میم به دیگر چیزش. مثال. انوین. मिसल, अन्विन बच्ची कसी, अन्विन दिन्स्तु, انوین دنگستو باید منوستن انوین دنگستو این سوالی هست خب انوین با چی کسی اما همیشه این رو براتون بگیم که انوین با چی کسی فکر کردن با چی کسی ایج وقت نمیشه که با چی چیزی فکر میکنی نمیشه ووغن دنگستو که گفتی میگه با چی چیزی فکر کردن به چی کسی ایج وقت نمیشه که به چی چیزی فکر میکنی نمیشه ووغن دینگستو که گفتی میگه به چی چیزی فکر میکنی او سوال میکنه که ووغن دینگستو به چی چیزی فکر میکنی وقتی که اگر بگو که انوین دینگستو به این مناسب که تو در باره منش یا در باره تیغه به این خاطر فکر شاید به خاطر حیوانات فکر کنی یا بخاطری انسانها فکر بکنی. یا بخاطری شاید یک دوست دیگه ایت فکر بکنی. برات میگه که انوین دنگستو به چی کسی فکر میکنی؟ باز اینجا میگی که ان مینن ببینین. ان مینن ببینید. ببینید اینجا. کلین خودش اجکتیف است. وقتی که ببینید ان ماین کلین برودر که گفتم. چون گفتم که برودر. برادر که بروده که گفتم چون گفتم که بروده بروده به این مناسب که به چی کسی فکر میکنی؟ من به برادر خوردم فکر میکنم من به برادر کوچک خود فکر میکنم به این مناسب امروز انا موضوع، اما از این موضوع، اما از این موضوع، اما از این موضوع، اما از این موضوع، اما از این موضوع، اما از این موضوع، اما از این موضوع، اما از این موضوع، اما از این موضوع، اما از این موضوع، اما از این موضوع، اما از این موضوع، اما از این موضوع، اما از این موضوع، اما از این موضوع، اما از این موضوع، اما از این موضوع، اما از این موضوع، اما از این موضوع، اما از این موضوع، اما از این موضوع، اما از این موضوع، اما از این موضوع، اما از این موضوع، اما از این موضوع، اما از این موضوع، اما از این موضوع، اما از این موضوع، اما از این موضوع، اما از این موضوع، اما از این موضوع، اما از این موضوع، اما از این موضوع، اما از این موضوع، اما از این موضوع، اما از این موضوع، اما از این موضوع، اما از این موضوع، اما از اردوش و تشترلی که استفاده شده ایست که وقعا دینستو اح دین که مثال ان مینا تشه ما در ساگ خود فکر میکنم یا مثلا انوین دینستو اح دین که ان مینا کلین بروده او دا فریند موتا فاتا فریند فرینده هر ک کدام شما میتونیم که در عنوان استفاده بکنیم. اما اگر بگیم که این کار را برای تخته یا خانه یا فریند یا فریند یا فاتا برای همه چیزی بگیم، مثلاً، اگر بگیم که این کار را برای همین ونانگ میشه، باید اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اینکه اونگ میشه باز مینر ونونگ نمیشه در اینجا یعنی ببینید که وقتی که وقعا که ما گفتم به چی چیز فکر میکنیم در خانه فکر میکنم هدف از اینست که ما به اشیای را تبدیل میکنیم وقتی که ما این را که به انوین کردیم این را ما به انسان ها و ایوانات ها در دو چیز ما استفاده کرده میتونیم. انوینه. خب. انوین. انوین. Anwähnen für Mensch. خب انوین صرف به چی استفاده میشه؟ انوین صرف به انسان و حیوان فکر کردن میشه به دو چیز استفاده میشه یعنی وغن نمیشه در اینجا وغن به انسان به حیوانات نمیتونیم که جمله استفاده بکنیم. اما انوینه میتونیم به انسان به حیوان چه کنیم جمله استفاده بکنیم. خب مثال انوین صرف بخاطر انسان و بخاطر حیوانات استفاده میکنیم. مثال خب حالا میریم چونکه اول تیر کردیم. ان ویندینگ سور تیر کردیم. حالا حامدیم در سویده. خب این بخاطر داشتن بخاطر یاداوری بخاطر خاطرات فکر کردن سابقه اینی را اغنیرین اند میشه خب وقتی که ما وقتی که گفتیم که ارنیرن ان یعنی بخاطر آوردن بخاطر داشتن خاطرات کلش منی میشه این. الان ما به چه رقم استفاده میکنیم؟ این ولی وقتی که ما این را استفاده می کنیم همیشه باید در حالت زیخ باشه خب رفلکسیون هستم مثلا میخ باید در اینجا استفاده کنیم میخ نیخت میر نیخت میر انمین....................................... وقتی که ما فکر میکنیم یک فکر خاطرات میریم میگه که این به این عنوان است که زیخ است وقتی که ما زیخ استفاده میکنیم یعنی زیخ به خود است چون رفلکسیون است که ما دیگرها ره می کنیم یعنی زیخ به خود است. چون ریفلکسیون است که ما دیگرها را باز بعدا کار می کنیم. آل اینجا همین مینین چرا شد در اینجا؟ وقتی که ما این را آوردیم و همچنین در اینجا ان شد. و ارستن در اینجا شد. ارلاونین در اینجا ان شد و ارستن در اینجا شد ارلاب هم در اینجا شد خب وقتی که ما میگیم که ایخ ارنر میخ نیخت میه ان ان کس حرفی اضافی هست پرپیزیسیون هست من ارستن ارلاب وقتی که ما اینجا مینن آوردیم چرا مینن آوردیم؟ یکی ارتکال اینمی ارلاوب که اصلا دیار است ارتکال ارلاوب که دیار است من مجبور مکلف هستم که اینجا ان مینن بکنم ان دینن بکنم ان زینن این ارستن که اصلا اجکتیفی هستیسته که همیشه او اینه بخود میگیره همیشه گفتم که اجکتیف بخود میه مثال ببینی که او اینه بخود میگیره ولی ارتکال ارلاو اینمی مینن از اونجا گرفت از آخر گرفت چون ارتکالش دیر بود اینجا مینن شد به اون خاطر اگر ارتکالش دیمه بود ایج وقت مینن ن باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید باید میگه ما بخاطر ندارم میگه بخاطر ندارم امو تحتلاتی اول خوده میگه ما بیاد ندارم بخاطر ندارم یادواری نمیکنم فراموش شده میگه تحتلاتی اول خود را میگه ما بیاد ندارم یعنی فراموش کردیم باید منوستم خب حالا میگیم که وغن و غن یعنی به چی چیزی وغن خب این کار این کار این کار این کار نمی آره به خاطر است که میگه ما به چی چیزی خاطر ندارم یعنی به خاطر نمی آرم چیارم. یعنی به خاطر نمیارم. چی چیزی را ما به خاطر نمیارم. یعنی به یادم نمیارم. فراموش کردیم چی چیز را میگه به خاطر خود نمیارم. خب. اما ما چی را در اینجا نمیاریم؟ امی تحتلاری تحتلات اول خود را ما به یاد نمیاریم. یعنی به خاطر خود نمیاریم. به خاطر نمیاریم. به این منصف میگه وقعا اینه را ما بایاد نمیاریم. یعنی بخاطر خود نمیاریم. بخاطر نمیاریم. به این مناصر میگه وغن ارنیر ایخ میخنید میه. تطلیلات اول خود را ما بایاد ندارم. که چه وقت رفته بودم. ببینین اینجا وغن استفاده شد ولی به چیز استفاده شد. یعنی به تطلیلات استفاده شد. اگر ما میگیم که دینکن ان میگفتیم ان دینکن ها که استفاده میکردیم ولی ما به انسانهای استفاده میکردیم یا به حیوانات استفاده میکردیم. یعنی این دی چیز ها ما استفاده میکردیم. خب. این هم جوابش. وغن اینه رو ایخ میخنیخ میه ان منن ارسو ایخ میکنید می آمد. ان ماینن ارسن ارلاود. تطلیلات اول خود را ما بایاد ندارم. این شکل. ما بخاطر نمی آرم. اینه ای را سوالش است جوابش است. خب. وقتی که ما گفتیم که زیخ ارین ارین انه است وقتی که ما این را نوشته کردیم ارین ارین میگه ارین است و دیخ و هم دو می آینجا هم دیخ باید بیا بخاطر از ا میگه ارنستو دیخ. و هم دو میاد اینجا هم دیخ باید بیاد. بخاطر از اینکه از جای زیخ این دیخ با خود میگیره. چون دو آمدی. دو که آمدی دیخ ها استفاده میکنیم. اگر ایر آمد زیخ ها استفاده میکنیم. ویه آمد اونس ها استفاده میکنیم. این شکل هستن. خب ارنستو دیخه می کنیم. این شکل هست. خب. ارنستو دیخ. بخاطر از این که می گن نوخ. نوخ. ان. دینن. دینن. اوپاا اوکی حالی میگه تو بایاد داری میگه پدر بزرگ خود را میگه هنوز میگه بایاد داری پدر بزرگ خود را برای از او سوال کرد برش میگه نه این نه این nein nein leider nein leider وقتی که اگر ما بگیم که نه اگر کتاب براش بگیم که کرس جواب بودیم این گوی سوال کرد که آیا پدر بزرگ خود را هنوز بیاد داری؟ اینجا چی گفت که نین متاسفانه لائده ادنه را ایخ میخ نیخت میه ما بیاد نمیارم هنوز دیگه ما بیاد نمیارم وقتی که ما بگیم که نین کامه لائده لائده Nein, leider, ich mich nicht mehr. میش نیشت نه انو باید استفاده میکنیم ان وقتی که ما بگیم این یعنی اینجا ما اینجا اون تشریف شدیم یعنی به این مناصقی ما گفتیم ک تشریف شدید شدید یعنی به این مناسب که ما گفتم که نین لیده ارنه را ایخ میخ نیخت میه یعنی ما بایاد دیگر نمیارم وقتی که ما بگوییم که لیده نین لیده ارنه را ایخ میخ نیه نیخت میه ان هین به این مناسب که وقتی که ما این استفاده کردم یعنی متاسفانه که من او را دیگه بیاد نمیارم اشاره کردم او را این او را من بیاد نمیارم وقتی که از جای این وقتی که ما زیره براش نوشته کنیم میشه او خانم یا او معنیس میشه الان ما فعلا به پدر بزرگ استفاده میکنیم این استفاده میکنیم نین لیده لیده ارنه را ایخ میخ نیشت میه من هنوز دیگه باید نمیارم خب باز اینجا نوشتک کردم که نین لیده ایرانیر ایخ میخنید میان هیم با این مناکه ما متاسفانه دیگه او را فراموش کردیم دیگه ما بایاد او را نمیارم یعنی او دیگه فراموش شد از ذهن ما رفته با این مناسته خب این شکل است انوینه خب براتون گفتم که انوین صرف به به به چی کسی استفاده میشه و همچنین به هیوانات استفاده میشه هم به انسان هم به هیوان میگه که انوین دینستو انوین دینستو به چی کسی فکر میکنی؟ شاید براش بگوی که ایخ دین که ان؟ شاید براش بگویی که I think of my little brother. I think of my cat. مثال. خلاص. Oder an meine neue Katze. خلاص. I think of a new jacket. I think of a new jacket. چون پشکت تازه آوردی به پشکت فکر میکنم به یک پشک جدیدم فکر میکنم چون پشکت تازه آوردی به پشکت فکر میکنی خب عدف از اینست که یا به مگربهت فکر میکنی عدف از اینست که فقط شما بفهمین که انه به چی که استفاده میکنین انوینه به شخص استفاده میکنین به حیوان استفاده میکنین یعنی به انسان و آدم اما وقتی که وغنه که استفاده کردیم وغن یعنی به چی چیز فکر میکنی؟ وغن همیشه به چه چیز می آید؟ یعنی به چه کسی نمی آید؟ به چه چیز استفاده می شود؟ وغن؟ این هدف از این سکه و جوابش است. خب خب مثل أن وين اوکی حالا ما گفتیم که من چی کسی را بیاد نمیارم من چی کسی را بخاطر نمیارم خب اینجا انوین شد وقتی که ما انوین استفاده کردیم انوین ارنی را ایخ میخنید میرد ما چی کسی را بخاطر نمیارم چی کسی را فراموش کردیم باز میبینیم که ان من اوپا. ان من اوپا. پونت. وقتی که ما بگیم که وقتی که ما میبینیم ان وین ارنه را ایخ میخنید باشد. ما چی کسی را بخاطر نمیارم. یعنی فراموش کردیم. میگیخ میه بچه ما چی کسی را بخاطر نمیارم یعنی فراموش کردیم میگیم که انمین اوپا ما پدر بزرگ خود را فراموش کردیم یعنی بخاطر نمیارم این را انوین استفاده کردیم خب مثال ما میریم فیلن در چیست؟ that cheese Так. اه خب میگه ما در اوبیکتش فیلن آمدیم اوبیکت کیه هست در اینجا اوبه هست اوبیکت چی هست چیز برگره هست خب ما فیلن ببینیم در سنبایش پیلمان به طور مثال ما فیلن عرفای اضافی را انبود یک از عرفای اضافی من انبود ما هم ای را به اشیا تغییر دادیم به استفاده کردیم و هم به افراد استفاده کردیم و هم به انسان ها و هم به حیوانات ها استفاده کردیم و دیگر ها را هم به چیزهای عادی استفاده کردیم یعنی خانه، قالین، تختخ هر چیز را که شما استفاده میکنید وغن استفاده کردید اما ما در حال آزیر وقتی که ما اوبیه شما استفاده میکنین وغنه استفاده میکنین اما ما در حال آزیر وقتی که ما اوبیکتش استفاده میکنیم هم اوبیکت استفاده میکنیم در اینجا هم اوپر در اینجا اردو اوبیکت در اینجا استفاده کردیم و هم در آنجا در درس گذشته هم به شما تشریح کردم که انده کجا استفاده میشه انده به چی کس استفاده میشه انده به چی چیز استفاده میشه انده یکی بست و یکی در است ما میگیم که یکی در استفاده میکنیم که ان یکان جایی بیا و یکی با استفاده میکنیم که بطومیه یعنی اندیخ بطومیه ما ان استفاد ان موسینی ان بسیر این شکل ما استفاده میکنیم که ما به آقای بسیر فکر میکنیم یا به موسینی فکر میکنیم یا ما به خودم فکر میکنیم این شکل هستم ما به استفاده کردیم در اینجا یا به پدر بزرگ خود فکر میکنیم خب یعنی این را استفاده کردیم که این را مثالش بود که براش ما استفاده کردم. خب. مثلا زیخ. زیخ. زیخ گیبونه. اوکی. یعنی به این مناسب که عادت کردن خود یا عادت دادن خود است به این مناسب عادت کردن ها میگه عادت داشتن ها میگه یعنی چیزی را عدت میکنی برای خود. مثلا ما در کجایی را استفاده بکنیم؟ استفاده ایش بکنیم. زیه گوینن اند. یعنی به خودتید بردارید، هرچی که باید بردارید، هرچی که بردارید، هرچی که بردارید، هرچی که بردارید، هرچی که بردارید، هرچی که بردارید، هرچی که بردارید، هرچی که بردارید، هرچی که بردارید، هرچی که بردارید، هرچی که بردارید، هرچی که بردارید، هرچی که بردارید، هرچی که بردارید، هرچی که بردارید، هرچی که بردارید، هرچی که بردارید، هرچی که بردارید، هرچی که بردارید، هرچی که بردارید، هرچی که بردارید، هرچی که بردارید، هرچی که بردارید، هرچی که بردارید، هرچی که بردارید، هرچی که بردارید، هرچی که بردارید، هرچی که بردارید، هرچی که بردارید، هرچی که بردارید، هرچی که بردارید، هرچ شون خب به این مناسبه که ما گفتم که به این مناسبه که عادت داشتن و عادت کردن میگه خب مثلا میگه آیا دستیتو در زندگی در اتریش آدت کرده. آیا دستیتو همچنین در اتریش آدت کرده آیا دوست تو همچنین در اتریش عادت کرده بای من است یعنی زندگی میکنه در زندگی خود در اتریش عادت کرده یا خیلی بای من است هد دین فغین زیخ شون اندست لیبن ان استرائیل این شکل میگه دوست تو در اتریش آیا زندگی میکنه و همچنین عادت کرده بای من است بازی چی میگه دوست تو در اوتریش آیا زندگی میکنه و همچنین عادت کرده به این معنی است بازی چی میگه؟ یه ار ایست سایت مثلا او مدتی سایت سوی یارن این استراخی. این استرهیخ خب ما در اینجا گفتیم که یه بله ار ایست ساید سوی آغن این استرهیخ وقتی که ما بگیم که بله او عادت کرده یعنی دو سال مدت دو سال است که در اوتریش زندگی میکنه مدت دو سال است که در اوتریش زندگی میکنه وقتی که ما بگیم که خب او عادت کردنه وقتی که ما براش بگیم که این استرک گیوند یا مثلا او عادت کرد در اطریش آل این رو ما فیلن براش ما تشریح کردن ما ان وینم استفاده کردیم یکی ان دینکن دینکن انم استفاده کردیم امای ان دینکن انم استفاده کردیم اما ان دینکن میشه چون عرفایی هسته که فعلایی هسته که جدا شدنی هست این شکل مثل که ترین باقی حرف هستن چون انش داخر میره یا دینکنش فرق میگنه خب پس زیخ گیبونین انم براتون تشریح کردم که یعنی ما ده انم میتونیم که استفاده بکنیم چون اینا کلن مربوط به آگوزتیف هسته. فیلن ما آگوزتیف کار میکنیم. آگوزتیف هست. آلا میریم پس به دهتیف هم میریم که دهتیف چگونه باز استفاده میشه. خب. انمین اوپر. زیه گیبونین ان. اوکی. یعنی بخود آدت کردن. بخود آدت دادن. داشتن. هد دین فرقین زیه شون اند بس لیبن ان استریک؟ میگه دوست دو به زندگی در اتریش عادت کرده؟ یه، ار ای سید سوی یاغن ان استریک بله اون میده دو سال است که در اتریش است به این معناسته خب الان میگیم که وقتی که ما بگیم که و غن هد ار زیخ باید در اینجا بیا بخاطر از اینکه اگر از جای ایخ دو می آمد دیخ می شد اگر من بگفتیم که ایخ می گفتون می خوش می شد. خب. این شکل است. ار. زیخ. گیوند. به این مناسب که عادت کرد. گیوند. خب. می گه. به چی چیزی او عادت کرد. می گه. به چی چیزی او عادت کرد به چی چیزی او عادت کرد ووغن هد ارزیخ گیبوند او به چی چیزی عادت کرد اندس لیبن اندس لیبن ان استرالی and the sleeping in Australia خب او گفت که به چی چیز عادت کرده دوست تو باز گفت که ما او در زندگی عادت کرده در اوتریش یعنی او عادت کرده یعنی او همین جامان دو سال است که در همین جا یا درس میخونه یا کار میکنه زندگی عادت کرده در اوتریش یعنی او عادت کرد یعنی او همینجا من دو سال هست که در اینجا یا درس میخونه یا کار میکنه زندگی میکنه ولی همینجا عادت کرد هدف هست ببینید که اینجا دست آمد وقتی که ما اندست لیبن گفتیم ای خودش اکوزتیف هست ببینید که وقتی که آرتیکلش آرتیکل لیبن که هست دست هست ببینید دست آرتیکلش درتیکل لیبن که هست دست هست ببینین دست ارتیکلش دست لیبن هست وقتی که ما در عقوضه تیف استفاده کردیم این ان آمد به اینجا این دست لیبن ارتیکلش که بود تغییری نکرد خود دست همین طور آمد اینوست رایی کفنی این بخاطر از این که لیبن ارتیکلش که هست دست هست ان آمد به دست هست. ان آمد به دست قرار داد. اگر به دتیف باشه باز اندیم میشه. اندیم باید اون را به یک مص بعد یک اجکتیف پرش پتیکی و تغییرات بیا. باز به دتیف اندیم میشه. این شکل انویم میشه. انویم میشه با چی کسی چی کسی را فکر میکنی و با چی کسی فکر میکنی انویم و انوین و میتویم و میت و فیور و غن کلش که هست مربوط به همچین با اکوزاتیف و داتیف هست اینمی هست او فیور که هست اینمی ها کلش ها اکوزاتیف و داتیف جور میکنه اینمی ها این شکل ان هست که جور میکنه عرفی اضافی من ان بود ان به دست لیبین جورش کرد یعنی اکوزاتیف جور میکنه. اینمی این شکل ان است که جور میکنه. عرفی اضافی من ان بود ان به دست لیبن جورش کرد. یعنی اکوز دیف است. ان دست لیبن. مثال عدف از اینست که لیبن ارتکالش چی بود؟ ارتکالش دست بود یعنی وقتی که ان اومد ان دست لیبن شد. یعنی تغییری نکرد. خلاص. خب. وقتی که ما گفتیم leben schon in tagiri na karls warte ich gehe morgen auf dem ich kann okay ich kann mich ich kann mich einfach einfach Ich kann mich einfach einfach Ich kann mich einfach nicht an meinen neuen an meinen neuen خب حالا ببینیم که گوینه نست وقتی که من براش بگم که احکام میخواهیم اینفرق نیست انماین نوین لعه گوینه به این مناسبه که من نمیتونم به آسانی من نمیتونم به آسانی اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینج استاد متماتیک باشه این را که می فهمه هدف از اینست که آدت کرده نمی تونه اینکن میخ اینفخ نیست ان من ناین لغه گیبونه به این مناره که من به آسانی نمی توانم به استاد جدید آدت کنم ار ایست مثال یا ویل مثال ار ایست زو آداد کنم. Er ist مثال. یا while مثال. Er ist so string. String. پونکت. عدف از اینست که او بسیار سختگیر است. String سختگیره میگرد. Er ist so string. او سختگیر تر است. یعنی نفر راحت نیست. آدم سخت گیره میگه. این این سخت گیره. اون سخت گیره تر است. یعنی نفر راحت نیست. آدم سخت گیره است. نمیتونه شاگردام که نزدید کمی اون طرف این طرف قدم بزنه. خب. اگر ما این را مثلا نوشته کنیم این کن این کن میخ این فخ Ich kann mich einfach nicht an meinen neuen Lehrer gewonnen, گوین ویل ار زو خب وقتی که وقتی که وقتی که ما میگیم که ویل استفاده کردیم این شکلی که ما شما نیبینزتس و هاوبزتس که قبلی کار کرده بودیم این شکل است هاوبزتس نیست نیبینزتس است هاوبزتس و نیبینزتس که همیشه به ویل کار میشه به با کار میشه به back کار میشه و truth به همه گیش همه حاپ ساتو سو نبینزد کار میشه اما ما اینجا فیلن این فرق کرفتم اینجا پونک ماندم بدون کامه بدون نبینزد کار کردم جمله بالا را اما اینجا فیلن ما کار کردم که اینجا فیلن ما کار کردم که اینجا فیلن ما کار کردم که اینجا فیلن ما کار کردم که اینجا فیلن ما کار کردم که اینجا فیلن ما کار کردیم که اینجا فیلن ما کار کردیم که اینجا فیلن ما کار کردیم که اینجا فیلن ما کار کردیم که اینجا فیلن ما کار کردیم که اینجا فیلن ما کار کردیم که اینجا فیلن ما کار کردیم که اینجا فیلن ما کار کردیم که اینجا فیلن ما کار کردیم که اینجا فیلن ما کار کردیم که اینجا فیلن ما کار کردیم که اینجا فیلن ما کار کردیم که اینجا فیلن ما کار کردیم که اینجا فیلن ما کار کردیم که اینجا فیلن ما کار کردیم که اینجا فیلن ما کار کردیم که اینجا فیلن ما کار کردیم که اینجا فیلن ما کار کردیم که اینجا فیلن ما کار کردیم که اینجا فیلن ما کار کردیم که اینجا فیلن ما کار کردیم که اینجا فیلن ما کار کردیم که اینجا فیلن ما کار کردیم که اینجا فیلن ما کار کردیم که اینجا فیلن ما کار کردیم که اینجا فیلن ما کارفهمید که وقتی که میگم انماینن لغه که گفتم انماینن لغه که گفتم آرتیکل از این چی هست؟ آرتیکل از این دیر هست خب؟ آرتیکلش که دیر هست لغه را باز اینجا ماینن میشه وقتی که ما گفتم اجکتیف ولی هر چیزی که باشه اجکتیفش امی ای و این را با خود میگیره. ارتکالش دی باشه دست باشه دیار باشه ارتکالش فرق نمیکنه. فقط اجکتیفش به این تغییر نمیکنه. فقط اینمی خودش میه. نوین لغه. وقتی که ارتکالش دیار بود انمینن شد. انمینن نوین لغه. وقتی که آرتکلش دیار بود انماینن شد. انماین نوین لغه. گیوونن. ویل ایرزو شترینگیست. من نمیتونم به استاد جدید یعنی به استاد جدید عادت کنم بخاطر ازی که او خیلی شترینگ هست. یعنی آدمی سخت گیر هست. خب. الان میریم. میگیم که انوین پس میریم در انوین ان انوین بچی کسی انوین خب کنیخ Kann ich... آلی ای سوال کرد انوین کنیم میشه نیست گوینم ما با که نمیتونم که عادت کنم آلی ما میگیم که ان ان منن نوین لعه لعه خلاص با این معنیسته که ان وین کنید میخ نیست گیبونید من به چی کسی نمیتوانم که عادت کنم ولی من به موستاد جدیدی که تازه آمده به اون نمیتوانم عادت کنم زو اشترین او عادت داره او سختگیر از اشترین است هدف از اینست که ما امروز همچنین ان و انوین گیبونین و گیبونین و همچنین زیخ کلاوبین انوانی میخانیم با خود باور داشتن اما امی کلاوبین که است خودش وقتی که ما دینکین که هست این فعلی چی هست؟ فعلی داتیف هست اما وقتی که ما اندینکین که داریم دینکین انه که داریم وقتی که ما انه استفاده میکنیم هم به اکوزاتیف و هم به داتیف کار گرفته میشه میگه ایخ دینک دیه اوکی ببه تو فکر میکنه وقتی که ما اگر ایخ دین که ان دیخ کردیم وقتی که ان گفتیم ما مجبور هستیم که با اکوزتیف استفاده کنیم یعنی دیخ استفاده کنیم ان دیخ ان سی ان میخ یعنی کلش با اکوزتیف استفاده میشن با اکوزتیف استفاده میشه این با اکوزتیف استفاده میشه وقتی که ما وقتی که در اینجایی را گفتم این را فعلایش فرق میکنه اما فعلا فرق میکنه انام استفادهش فرق میکنه وقتی که ما ببینیم که گلاوبین فععل دتیف است. وقتی که ما اگر این استفاده میکنیم مجبور که به اکوزتیف تغییر بودیم. وقتی که ما به فعل دتیف این استفاده میکنیم یکی از ظرف های پرپوزیویتیون اکوزتیف استفاده میکنیم مجبور و مکنف هستیم که اون را ما به اکوزتیف تغییر تاده بکنیم. یکی از حرف های پرپیزیویسیونی اکوزتیف استفاده بکنیم. مجبور و مکنف هستیم که او را ما به اکوزتیف تغییر رو تبدیل کنیم. در حال آزیر ما فیلن ای را خواندیم. خب. انا خود جایگاش هم فهمیدیم که کجا کار گرفته میشه. خب. حالا میریم به طرفی خب. ما همیشه وغن وغن همیشه سوالی چی است سوالی وغن کس الگیمین است خب الگیمین هست. خب؟ الگیمین الگیمین الگیمین همه شمول سوال هست. وغن یعنی به چی چیزی فکر میکنی؟ هدف از اینست که الگیمین فیل هست. الگیمین سوال هست. الگیمین فراغین هست. مثلا به تخته فکر میکنی؟ هدف از اینست که الگیمین فیل هست. الگیمین سوال هست. الگیمین فراغین هست. مثلا به تخته فکر میکنی. به تابلو فکر میکنی. به سرک فکر میکنی. به خود فکر میکنی. به چی فکر میکنی؟ مثال را سوال میکنیم. الگیمین هست. وقتی که ما بگیم که وقع نفرگه. انوین. وقتی که ما بگیم که انوین. یعنی این سوال هست. Anven, vakti ki mumikim ki an, an, anven. Yani iş savalası, anven. Für Mensch, Tiere. Halas. Für Mensch, Tiere. خلاص فرمینش تیغه فقط صرف برای انسان ها و ایوان ها استفاده میشه ما فقط وغن هدف از این بود که وغن ها اینجا فردون پس دوباره جور کردم که وغن الگمین فرقی نست الگمین سوال هست سوال امومی هست وغن سوال امومی هست ولی انبین سوال عمومی است. سوال عمومی است. ولی انوین سوالش فقط به دو بخش تقسیم میشه. یک انسان است یک هیوان است. به دو چیز استفاده میشه. سوال عمومی است. سوال عمومی است. با چی چیزهایی که فکر میکنی؟ یا با چی چیز فکر میکنی؟ خیلی است. سوال عمومی است. از اینجا همه چیز هایی که فکر میکنید یا به چی چیز فکر میکنید؟ خلاص وغن ها باید استفاده کنید همیشه. وغن انبین. خلاص. یعنی این را باید خودمان بفهمید. خب. حالا میریم به چیز؟ فروین، وومید، میتویم. هدف از این است که ما فعلا میریم به طرف دتیف میریم. خب. خب. فر. فر وین. سوال. фирмен саван вомит ومیت میت ویم اوکی آنی میگیم که فروین فروین برای چی کسی؟ یعنی این واقعا اکوزاتیف هست فروین برای چی کسی و میت توسط چی چیزی توسط آن توسط او و میت توسط هست خب توسط آن استفاده میشه ولی میت ویم همراه کی یعنی مربوط به عتیف هست خب الی گلاوبین ها کار میکنیم گلاوبین یعنی باور کردن. اما فعلی دتیف است. گلاوبین. میت فیم. گلاوبین. اوکی. آلی کار میکنیم. میت فیم ها. یا زیخ گلاوبین ها نکار میکنیم. خب مثلا گلاوبین ها نکار میکنیم. خب مثلا خب گلاوبن انه او ده زیه گلاوبنین ان ادف از اینست که ما فیلن باور کردن استفاده میکنیم آنه باورم با که میگیم که گلاوبستو گلاوبستو the loops to and then خب آن وقتی که ما ایره آوردیم ببینیم آن ما گفتیم که گلابستو اندنقتی که ما این رو آوردیم، ببینین. آره ما گفتیم که گلاوبستو اندین واینختسمند. یعنی به واینختسند یا در روز کرسمیس باورداری، ایمانداری. باز اینجا چی گفته؟ گلاوبستو اندین. چرا در اینجا وقتی که ما، این رو خب دین استفاده شد. چرا دین استفاده شد. چرا دین استفاده شد؟ ما براتانم گفتم که وقتی که ارتکال اینمی من که هست دیرسته اصلا مربوط اینمی اند، اینمی را جور کرد. وقتی که ارتکال مرد، اینمی فعل دومش هست که دا دوم قرار گرفته در آخر اصلا که من هست آرتیکلش دیگر هسته از اونجا ما فهمیدیم که وقتی که ما این را انه استفاده میکنیم باید من که هست آرتیکلش دیگر هسته و اندین وینختس من باید شود اندین وینختس من باید شود یعنی به این باور داری یا ایمان داری اردوش یکی هست خب آلی میگیمان داری هر دوش یکی هست خب حالا میگم که اش گلاوبه اش گلاوبه اندیخ اندیخ چرا اینجا اندیخ آمد من به تو باور دارم این شکل من به تو فکر میکنم منی میده من به تو فکر میکنم منی میدید خب اش گلاوبه اندید دندو دندو کنست آلیس شفن آلیس شفن شفن شفن خب ما به تو باور میکنم و باورم میسته که تو همه چیز را میتونی به خوبی موفق شوید به موفقیت انجام بود یعنی ما به تو باورمند هستیم تو میتونی هر کار بکنی یعنی ترس نداری اشکلاوب اندیخ دندو کنس آلیسیم. تو میتونی هر کار بکنی. یعنی ترس نداری. ایش گلاوبه اندید. دین دو کانست آلست شفن. تو میتونی توانایی هر چیز را داری. تو میتونی موفق شوید. تو میتونی به موفقیت انجام بودی. به این مناصده خب. دو کانست آلست شفن. خب. حالا ما میگیم که انوین گلابستو ان وین گلابستو خب میگم انوین گلابستو خب میگه انوین گلابستو بچی کسی میگه باور داری چون انوین آمد بچی کسی باور داری انوین گلابستو بچی کسی باور داری انوین گلابستو بچی کسی باور داری میگه برش های این فقه بود که ان مینن این فقه فاته. خلاص ارتکلش دیگر است. من به پدر خود باور دارم. ان مینن فاته یک جمله آین فقه و ساده است. ان مینر فر دارم. ان مینن فاتا. یک جمله آینفخ و ساده است. ان مینن فریندن. ان مینن متا. ان مینن برودا. ان مینن کلین برودا. هر کدومشه او دا گوتن برودا. هر کدومشه شما به اجکتیف میارین. گوتن برودا. کلین برودا. نوین برودا. نوین فرینده. هر کدومشه که شما میخواین بگین به اجکتیف ولی به این و این تغییرش ندارید صرف به این و این بمانید ان منن بروده، بگید به چه کس باور داری؟ اینجا گفت که من صرف به پدرم باور دارم دیگه به کسی باور ندارم، اون ان منن بروده من بروده یعنی عدف از اینسته که ما جمله خود بفهمیم که در کجا استفاده میکنیم فقط جمله را بفهمیم که کجا استفاده میکنیم عرفای اضافه را در کجا استفاده کنیم و چی معنی میتر عرفای اضافه و از کجا بفهمیم که این آرتیکل را چگونه تغییر میتونه؟ آیا فعلش به اکوزتیف هست یا فعلش به تطیف هست؟ اینمی حرف آیا فعل گلاوبین را به چه قسم استفاده کنم که به جملات که من این را به این گرامری بنویسم، به این اساس بینویسم خب An wen muss ich wenden? Wenden Komma Wenn Wenn ich Information Informationen über Studium. Österreich suche. و اینطوره زخه خب باید مانسته که ما انوین ایخ انوین موسیقی میخونیم باید مانسته که ما به چی کسی وصل شویم. ما مجبورم به چی کسی وصل شویم. این شکل. اگر ما در باره معلومات تحصیلی از ادریشا سرچ بکنم یا تلاش بکنم یا دریافت بکنم. که من بخواهم دنبال کنم یعنی. And when مصعیمی وندیم؟ من مجبورم به چه کسی وصل شدم؟ When ایه؟ Information. وی به استودیوم. In Austria. زوخه. وقتی که ما میگیم که وقتی سطحی استودیو ما در اوتریش ما وقتی که تلاش کنم زخه کنم استودیو ما ما از که باید وصل شدم به چی کس وصل شدم تا استودیو ما پیدا کنم یعنی سرچش بکنم دنبالش کنم این شکل ویندین ویندین به چی کس وصل شویم. به چی کس وصل شویم. که تا استوریو ما پیدا کنم. انمیت داتیف. انمیت انمیددیف انمیددیف هست اولین انمیددیف چطور کرده اینم؟ انمیددیف Anmitativ. خب ارکینن ان ارکینن ان به این منصفه که و تشخیص کردن یک چیزی را میگه تشخیص کردن ارکینن ان و هر مثال و هر و هر Por ejemplo, ¿cuál es la cosa que te gusta más? دین دین کفه ایست دین کفه ایست خب وقتی که ما ایرانوشته کرده مثال ارکنن باید منای که ما ای را نوشته کرده مثال ارکینن به این مناسب که به این مناسب که یعنی از کجا ای را میفهمی؟ از کجا ای را میفهمی که ای چیزی تو هست؟ کفه تو هست یعنی امو بایک های سفری که هست کفه تو هست ارکینن تشخی های سفاری که هست کوفه تو هست. ارکنه تشخیص کردن هم میگه. اینه اینه از کجایی را تشخیص کردی که یه هست توستان؟ باز اینجا چی میگه؟ ما ایخ اوله ایخ ارکنه مثال ایخ ارکنه اندیم Ich erkenne ihn an dem roten Tuch. توخ میگه ایخ ارکینه این وقتی که آرتیکلش دیرست وقتی که آرتیکلش دیرسته من میگه او را یعنی این میه وقتی که آرتیکلش دیرسته و وقتی که این میه من میگه او را از اندیم روتن توخ توخ خودم میفهمین که تخ یک چیزی هست که از یک دسمالک سرخک میگه او را شناختم یعنی تشخیص کردم که او مربوط و ما هست خب ای ارکینین اندیم روتن تخ ما او را از یک دسمالک سرخک سرخ یا رنگش سرخ هستم ما از او تشخیص کردم که ای کفه از من هستن این ارکین تشخیص کردن هست اون را تشخیص کرد اون را شناخت اون مربوط اون شخص هستن از اونجا شناخت خب وقتی که ما چرا اندیم روتن توخ کردیم بخاطر از اینکه ارتکال از این چی باشه شاید؟ دیر باشه؟ ست فیست؟ دست باشه؟ ملوم نیست؟ ارتیکلشم دیر است. وقتی که اگر ارتیکلش دست هم باشه دیر هم باشه ارتیکلش این به دیم تغییر میکنه. اندیم شد. این خرکن این اندیم روتین توخ. این مربوط به چی است؟ چون دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاً دقیقاًود ولی اینجا توخ شد ولی اندیم شد بخاطر از اینکه این رو اون رو اجکتیف داشت و این رو امرتیکلش دست بود و اکلش بود اما این برده کار میشه اون ترشلیخش نداره فقط صرف اون ترشلیخش به اون سکه مربوط به اوکوزتیف و دیف از این این شکل ده اینجا نمیتونیم صحیح تشخیص بودیم اما شونیم صحیح تشخیص بودیم اما شاید بتونیم تشخیص بودیم که او را از لحاظ اجکتیف ها باید او را تشخیص بکنیم مثلا ایخ ارکین این اندیم روتن تخ من او را از رنگ سرخ دسمال میشنستم یعنی تشخیص میکنم صرف به ای به دتیف کار شدیم همیشه دتیف رو اومد خب مثلا زیبنه کار میکنیم یا فیلن انه کار میکنیم مثال فیلن فیلن ان اوکی فیلن باید مناسب که جایگاه های خالی را میگه یعنی خالیگاه ها را میگه فیلن اوکی فیلن خالیگاه را میگه جایگاه خالی را میگه خالیگاهی که جایش پر نیست مثلا میگه انفیلن انفیلن ist. Maßnahmen in vielen in vielen Länder Länder Feld ist fällt es an einen als effizienz einen guten schulsystem این گوتن شل سیستم میگه در بسیاری از کشورها میگه مکتبای یا مدرسه های با سیستم نیست یعنی جایگاهش خالیست میگه اینقدر خوب نیست یعنی چرا که با خالیگاه داره از خودش مکمل نیست در بسیاری از کشورها میگه مدرسه یا مکتب میگه مکمل نیست خوب نیست در بسیاری از کشورها راسی هم همینطور از فیلنگه مکمل نیست خوب نیست در بسیاری از کشورها راسی هم همینطور از فیلن در افغانستان خوب نیست در هر کشورهای که فیلن فقیر هست اقتصادش خوب نیست به کمک نیاز داره مکتباش هم راسی هم خوب نیست نه چوکی داره نه چیز دیگه مدرسه یا مکتب یا دانشگاه هر چیگه هست سیستمش میگه خوب نیست good and short system. It says in every country, in school, in school, in university, in anything, its system says it's not good. It means it has the empty parts. Film. Feeling. Feeling. vielen vielen vielen länder En blå fjell er en kutte. In vielen Ländern fehlt es an einem guten Schulsystem. مکتب در بسیاری نقاط های کشور مکتب رو سیستمش خوب درست نیست. یعنی مناسب نیست. جایگاهش خالی است. یعنی خالیگاه رو با خود داره. این رو از لحاظ دتیف یا اکوزتیف که انده میشه کار کردیم مربوط به دتیف بود. خب. که عمده میشه کار کردیم مربوط به دتیف بود. خب. حالا میریم. مثال. کار کرده بودیم که بچه ایز این فیلن لندن یعنی چی چیز هایی میگه در بساری کشورها خالیگاستان میگنی؟ میگه ان اینم گوتن شل system یعنی میگه چی از چی لحاظ چی چیزهای میگه که جایش خالیست میگن یا خالیگاهی را داره بسیاری از نقاط های کشور میگن بسیاری از کشور ها and I name good and sure system میگه از سستم مکتب و مدرسه بسیاری از کشورها خوب نیست. خب، فیلن کار میکنیم. لیدن ان. یکی لیدن ان داریم، یکی اون تا لیدن داریم. اردوش فرق میکنه. تفاوتی از اینکه اون تر لیدن کسی از یک چیز رنج میبره. در عذاب هست. و یکی دیگه ایش هست که اون تر لیدن هست. اون تر لیدن به این مناسب که تو یک رئیس داری بالایت همیشه رئیس هست و امو عرفای زشت خودم شاید بزنه امو بالایت استاد هست که شاید یه آدم کار نکنه منه باشم فقط تو از او خاطر رنج میبری که ای بالای ما همیشه هست یعنی اون تر لیدن به او خاطر تفاوت شد گفتون که لیدن از یک مریضی رنج میبری اون تر لیدن که از یک کسی دیگر رنج میبری یعنی او فشار از بالایت از او خاطر رنج میبری لیدن هم به روزگار هم به زندگی و هم به مریضی به هر چیز ای لیدنج میبرید. لیدن هم به روزگار، هم به زندگی، و هم به مریضی استفاده میشود. وقتی که اون طریق لیدن یک چیز برات فشار میاد، شیف از بالایت، یک فرما هست، اون طریق لیدن می کند. تو را فشار برات می آرد. کار کن میگه، فقط کار. هدف از این است که تو بالایت فشار زیاد است. تو میتونید باز اون طریق لیدن در اون قسمت استفاده بکنید. خب مثلا سارا نام یک زن است. فراو سارا لائدت Frau Sarah leidet an einer seltenen Krankheit. زلتن کرنگ هد خب الی وقتی که ما گفتیم که لیدن انست نی بای خاطر که فراو ساغا لیتت ان آینر زلتن کرنگ هایت. خب ببینین زلتن کرنگ هایت. میگه خانم سارا میگه از مریضی همیشه گیش یا امو مداؤمش چی میبره؟ رنج میبره در عذاب است. خب اینه او همیشه مریض هست او یک مرز داره از او خیلی رنج میبره وقتی که ما این عینه وقتی که این رو استفاده کنیم یکی از عرفای اضافی بساب اضافی است وقتی که ما در اینجا اینر شد دوباره چرا اینر شد؟ وقتی که ما این را زلپ نمی که است بساب این ما براتو گفتیم که اجکتیفش می هست کرنگ هایت هم که است ارتکالش چی است؟ دی است به اون خاطر که این مربوط به داتیف است. دی به اینر تبدیل شد. اینر شد. یعنی خانم سارا از مرضی که داره مدام رنج میبره. باید منوسته. کرنگ حیتم. از مرضی که داره اون مرض از اون مرض رنج میبره. وقتی که ما لیدن استفاده کردیم لیدن استفاده شدج میبرد وقتی که ما لیدن استفاده کردیم لیدن استفاده شو وقتی که اون تر لیدن استفاده کردیم بس فرق میکنه اون بالاید یک کس فشار میاره مثلا دیگهش استفاده میکنیم خب لیدن Woran liegt es, dass du nachts so schlecht سو شلیخت شلیفست خب، ما یکی براتون بگیم که یکی لیگن داریم این بیساب اش لیگه اف دین صوفه این باید اصلا مربوط یکی سه براتون بگیم که یکی لیگ داریم، این به حساب اش لیگ آفتین صوفه این به این اصلا مربوط نمیشه. اصلا مربوط به این نمیشه. ببینین، به این خاطر است میگه که وغن لیگ دست است. میگه این به چی چیزای قرار داره یا مربوط است یا به به چی چیزایی دلیل هست که تو خواب درست نمیکنی؟ یا خواب بد میکنی؟ یا اصلا خواب درست نیست نامنظم هست؟ به چی چیزایی فکر میکنی؟ یعنی به کدام دلیل هست؟ اینجا لیت که آمد یعنی به کدام گروند هست؟ به کدام دلیل تو خواب بد داری؟ یعنی سستم نامنظم است. مثلا وغن. یعنی به کدام دلیل، به چی چیز؟ چرا تو خواب بد داری؟ وغن استفاده کردیم. یعنی بخاطر از اینکه شلیخت شلیف است. وقتی که ما گفتیم که تو از طرف شب چرا خواب بد میکنی یا خواب کرده نمیتونی ما اینجا نمیتونی بگیی که ما گفتیم که تو از طرف شب چرا خواب و بد میکنی یا خواب کرده نمیتونی ما اینجا نمیتونی بگیم که فقط وقعا لگ از دست میگه به چی معنی است؟ میگه به چی دلیل است؟ به چی قرار است که تو خواب و بد میکنی یا خواب کرده نمیتونی؟ به این معنی است یعنی ما اینجا لگ اینه ما به دلیل استفاده کردیم اینجا لگ این نیست که تو فقط خود را بندازی و خواه شویی لگ این در اینجا معنین رو به دلیل استفاده کردیم. اینجا لگین نیست که تو فقط خود رو بندازی و خواه شویی. لگین در اینجا معنی نمیتونه. اینجا فقط دلیل باید معنی بدهد. اینجا لگین دست. به کدام دلیل تو خواه کرده نمیتونی. vielleicht ja wahrscheinlich scheuert ja auch sache ich war wahrscheinlich liegt es liegt es an der an der hitze punkt Warum? An wen liegt das nicht gehen zu Schule gehen? Mesela ince koftum ki dalil ne? Wogan مثلا اینجا گفتم که دلیل نیه وغن وغن به چی چیز وغن مثلا سوال است یا ان ان وین سوال است وغن سوال است ان وین سوال است مثال مثال مثال Anwähnen. liegt es liegt ist das 1, 2, 3, 4, 5, 6, 7, 8, 9, 10, 11, 12, 13, 14, 15, 16, 17, 18, 19, 20, 21, 22, 23, 24, 25, 26, 27, 28, 29, 30, 31, 32, 33, 34, 35, 36, 37, 38, 39, 40, 41, 42, 43, 44, 45, 46, 47, 48, 49, 50, 51, 52, 52, 53, 52, 53, 54, 54, 55, 56, 57, 58, 59, 51, 52, 53, 56, 57, 58, 59, 52, 53, 56, 57, 59, 52, 53, 56, 57, 59, 52, 53, 53, 56, 57, 59, 52, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 53, 안 돼. Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? Wohan? وقعا به چه چیز انبین به چه کسی میگه به چی دلیل است به خاطر چه کسی است که تو به علاقمندی مکتب نمیرگی باز میگه شاگرد میگه به خاطر چیز میگه به خاطر که معلم ریاضی منه بخاطر چیز میگه بخاطر که امی معلم ریاضی من سخت گیر است با او خاطر امی روزی که ریاضی داشته باشد با او خاطر او از مکتب فراری است نمیره این شکل میگه ازلیگ اندهیم مد لیگه یعنی دلیل این که استاد ریاضی است دلیل این که استاد ریاضی امروز است شاید دلیل این استاد ریاضی هست. دلیل اینکه استاد ریاضی امروز هست شد. دلیل این استاد ریاضی هست. فیلم امروز کار کردیم و فیله کار کردیم. عرف اضافه شکار کردیم. انا کار کردیم. اکوزتیف بود. دتیف بود. کلشه کار کردیم. اما بازم همیشه وربن میگه میتن اکوزتیف پلوس دتیف وقتی که ما انا همچنین به دتیف کار میکنیم و هم به اکوزتیف کار میکنیم وقتی که ما انا به دتیف وصل میکنیم به اکوزتیف وصل میکنیم اما مربوط به اما فعلش هست دنگین ان وقتی که میگه وغن دنیم به آقوزتی وصل میکنیم اما مربوط به اما فعلش هست دینگین ان وقتی که میگه وغن دینگستو گراده میگه به چی چیز در حال آزیر فکر میکنی وغن به چی چیزهای گفته میشه به چی چیزهای گفته میشه وقتی که وغن همه استفاده کنم تکراری براتون بگویم که وغن همیشه به چی چیزهای فکر کرده میشه اگر ما براش بگویی که وغن همه استفاده کنم تکراری براتون بگویم که وغن همیشه به چی چیزهای فکر کرده میشه اگر ما براش بگویم که اینجا گفت که اینجا گفت که اینجا گفت که چیز برگر گفت نی؟ ما به یک برگر خیلی لذیذ و مزدار فکر میکنم یعنی وغن به یه منابط که اما این را چرا در اینجا آوردم؟ وقتی که ما آوردم وغن را استفاده کردم به این خاطر که یعنی این به اشیا رفت داره. یعنی به اشیا مربوط میشه. وغن نه به انسان تعلق داره و نه به حیوان تعلق داره. فقط صرف به اشیا کار گرفته میشه. یعنی به چیزهایی که ساده براتون بگم چیزهایی که اشاره میکنم وغن به چیز استفرفته میشه یعنی به چیزهای که چی چیز که اشاره ساده براتون بگم چی چیزهای که اشاره میکنم وغن به چی چیز استفاده میشه وغن خب همیشه وغن وقتی که ما امی فیل ما اگر آ را با خود داشته باشه ای و او یا او هر کدامی از ای را که داشته باشه ما میتونیم وغن راحت استفاده کنیم و پولوس ایغ پولوس ان و غنه ما میتونیم که از اینجا استفاده کنیم آه انوین یعنی بچه کسی انوین استفاده کرده میتونیم انوین مثلا انوین همیشه انوین ایتو استفاده میشه که انوین بچی کسی استفاده میشه انوین بچی کسی وقعا بچی چیزی بود انوین بچی چی کسی استفاده میشه میگه انوین دینستو میگه بچی کسی فکر میکنی؟ هدفم صرف عرفی اضافی هست. چون and امروز کار کردیم and meinen kleinen broda یا یکان تا میگه بغودا. هدف از اینست که وقتی که ما به اجکتیف کار میکنیم همیشه باید این و این با خود داشته باشن. اما چرا ما and meinen جورش کردیم دیشه باید این و این با خود داشته باشن اما چرا ما انمینن جورش کردیم در اینجا بخاطر از اینکه آرتیکل از اینکه مزکر است یعنی برودر است یا برادر است آرتیکلش دیر است ما انکه آوردیم این باید انمینن شود چرا که آرتیکلش دیر است به آکوزیتیف در حال کار میکنیم. چون دیر بد دین استفاده میشه. ما ای را صرف بعد minen جروش کنیم. چون از این قسمت اگر ما adjective از ای را داشته باشیم نداشته باشیم دیر بد دین چی میشه به اکوزیتیف تبدیل میشه. unminen kleinen brother. خب مثال ایر. خب. مثال. این رو هم خب کار کردیم. ان وین. اینجا گفتم که فرمنش اون تق. عدف از اینست که هم به هیوان هم به انسان کار گرفته میشه. این صرف دو بخش ها استفاده میکنین. هیوان و انسان. در دو بخش در دو میتونیم که انوین ها استفاده بکنیم. اما نمیتونیم که یک نفر گفت که من انوین ها برات سوال که تو براش وغن ها استفاده کنی. این اصلا براتان بگیم که جملات یا جوابی درست براش ندادی. وغن انوین جور نمیه. وقتی که ما این انوین استفاده می کنیم می گیم که این نیره نیره اند. می گه بخاطر داشتن. باید داشتن. از چی چیزی؟ مثلا یا از انسان یا از چیزهای دیگه این نیره نیره نیره نیست می آمید. این نیره نیره نیست می آمید. خب. می گه ما باید ندارم تطیلاتی امو اول خودم می گه بخاطر ندارم. فراموش کرده می گه I'm mining airson or loud. خب میگه ما باید ندارم تطیلاتی. امو اول خودم میگه بخاطر ندارم فراموش کردیم میگه. خب وقتی که ما ای را گفتم. I'm استفاده کردیم در اینجا. خب اما چرا بازم در اینجا I'm mining airson or loud است؟ بخاطر از اینجا هم براتون پیش گفته بودم که آرتیکل از اینکه از دیر است وقتی که من آرن ارلاو ما که دیر است از اینجا آرتیکلش هم میگیرم یعنی من بخاطر ندارم تحتلات سابقی خوده یا تحتلات اولی خوده باید ندارم خب میگه وغن میگه اینی به چی چیزی باز اینجا براش گفت که به چی چیز اشاره کرد وغن ارنه ایخمی نکت میاد عدف از اینست که میگه ما به چی چیزایی چی چیزا را بخاطر نمیارم آره میگه که باز اینجا براش میگه که ما چی چیزا را بخاطر نمیارم باز میگه که ارنست و دیخ وقتی که ما زیخ همیاریم یا دیخ همیاریم اما اصلی از اینست که زیخ اینه نیره نرنست ما فیلن میگیم که اینسته دیخ نوخ اند دین اوپه. وقتی که ما پدر بزرگه استفاده میکنیم همیشه آرتیکلش دیر است. دیر استفاده میکنیم ما دن اند دین باید بکنیم. یا زینن بکنیم. یا مینن بکنیم. هدف از اینست که چون آرتیکلش دیر است. میگه هنو که چون آرتیکلش دیگر است میگه هنوز بخاطر داری پدر بزرگ خودت را چون اینجا دیگ استفاده شد اگر ایر میشد دیگ میشد اینجا دوامه دیگ شد هنوز پدر بزرگ خود را بایاد داری نه نخیر لائده اینه را ایخ میخنید میه من متاسفانه که هنوز بیاد نمیارم یعنی او فراموش شده وقتی که من براش بگم که نه لیده ارنری ایخ میخنید میه ان این متاسفانه من او را دیگه بیاد نمیارم یعنی بخاطر نمیارم شاید خورد باشد بخی فراموش کرده باشد این شکل خب اینم صرف تفاوت داشت آلی میگم که انوین بچی کسی خب انوین اینه نیست میگه من ب چی کسی دیگه فکر نمیکنم یا به خاطر نمیارم دیگه چون اشاره کرده بودیم که این اوبیکتش را امروز کار میکنیم من به پدر بزرگم اشاره میکنیم یعنی پدر بزرگ خود را دیگه من فراموش کردیم او دیگه رفته خب امروز یه رو ما کار کردیم خب زیخ گیبونن خب یک زیخ گیبونن هم براتان بگیم که زیخ گیبونن هن یعنی عادت داشتن و عادت کردن هستن ای پس درست تکراریست که براتان فیلن هم گفتم و در حالا زیرم فقط نیم ساعت وقت دارم بعد این رمه پس دوباره گفتر روان است زیر گیونن ان یعنی عادت داشتن یا عادت دادن یا عادت کردن است میگه هد دین فروند یا فروند زیر شون اندست لیبن این اوسترائیخ میگه آیا دوست تو به زندگی در اتریش عادت کرده است؟ یعنی عادت شده یا میگه بساب مسافر است یا غربت است یا تنهایی است یعنی به هر صورت عادت کرده به زندگی در اتریش باز میگه یا ایست سایت سوی یاغن و ده یارن این اویست رای بله او مدت دو سال است که در اتریش است یعنی عادت کرده به زندگی فقط یا خود جملات خیلی آسان است خیلی راحت است ولی عدف به گرامن است فقط صرف بفهمین که انا ده کجا استفاده میکنیم و آرتیکل ها را کجا تغییر بودیم و چگونه از این استفاده بکنیم. حالا هر کس میتونه که بر بر بر شاید صحبت بکنه اما طریقه اینین، ماینین، زینین اون سویه را و گرامه را شاید اجکتیف ها و یا اوبی ایگت هست و اوبی ایگت هست کلشا نمیفهمه که واقعا چی بچی هست این بسیار مهم هست اگر واقعا تو بخوایی یک جای برسی واقعا در زندگی مهم هست خب خب بازم همدیم که میگه که وغن یعنی بچی چیز آدت کرده او شخص وغن هد ازیخ گیوند میگه او بچی چیی چیز آدت کرده و شخص وقن هد زیخ گیویند میگه او به چی چیز میگه آدت کرد میگه دست لیبین اینو استره او به زندگی آدت کرده خب احکام میخ اینفخ نیخت ان ماین ناین لیغه گیویند میگه ما به آسانی نمیتوانم با استاد جدید خود آدت کنم حتما یک دلیل داره میگه که ار ایست زو شترینگ او میگه خیلی سخت گیره هست یعنی او سخت گیر تر هست زو گفته اینجا دیگه یعنی سخت گیر تر هست یعنی عدف از اینست که ما به چیزی را که عادت نمی کنیم به مزودترین فرصت عادت کرده نمی تونیم ای را گیوینن میگه یعنی عادت کرده نمی تونیم با سانی خب وقتی که ایش کن میخی اینفرق نیشت ان ماین ناین دیگه گیوینن ویل از زو اشترینگ ایست من نمیتونم به استاد جدید خود عادت کنم بخاطر این که اون ایوهی ساب خیلی سختگیر هست خب الان ما فقط تفاوت به این معنی نیست ما فقط صرف جمله را بردان معنی کنم تفاوت انوین هست و همچنین وغن هست یا ورن هست به چی چیزی به چی کسی کجا استفاده کنم کجا استفاده نکنم آیا ما میتونم به یک نفر هم برش بگم که در باره یک شخص ما فکر کنم میگه انوین استفاده نکنم یا بگم که وغن این اصلا امکان ندار اگر به شخصی فکر کنم انوین استفاده کنم به یک کس سوال نکنم یا بگم که وغن این اصلا امکان ندار اگر به شخصی فکر کنم انوین استفاده کنم به کس سوال بکنم اگر او به چیزی فکر میکنه باید وغن استفاده برش بکنم یعنی یکی اشیاست یکی افراد است یکی انسان است یکی بیادر حیوان است ما میتونیم که در هر کدامی از این استفاده جداغانه داشته باشیم. در هر چیز. خب. انوین. خب. این را براتون گفتم که انوین مین نوین لیغه. این خب کلش تکراری هست ولی گرامر هست. خب. خب. این را براتون گفتم. فوین برای چه شخصی؟ برای چه کسی؟ وومید یعنی باید مناسب که توسط چی؟ توسط آن، توسط این شکل توسط مانی میتد. میتویم همراه با کی؟ یا همراه کی؟ این رقم مانی میتد. اصل زیه کلاوبن ان است. و ما بخاطر از این جمله میفهمیم. ما اینجا زیه کلاوب ان نوشته نکردیم. یعنی بخود باور کردن. یعنی بخود ایمان داشتن. گلاوب است و اندین بای نخص من. وقتی که ما ان استفاده میکنیم در اینجا. اینجا همکه دین آمده. بخاطر از اینکه ما صرف یک مننی این را معنی نمی کنیم فقط صرف اینجا چرا ارتیکلی از این دیگر است مرد است چرا که یک کلان جمله است یک کلان لغات است بزرگ است لغات ولی در دومش من قرار گرفته وصل است به این ارتیکل آخری از این را به اینجا دین استفاده کردیم و هر بقیه دو لغت که میبینین آخریش رو باید بگیرین آرتیکل از این هر چیزی که باشه شما ده اینجا وصلش بکنین اینجا میتونین که یا دست باشه میتونین که همچنین دست اینجا بانین دی باشه میتونین دی بانین چون عقوز عتیف هستیدن در عقوز عتیف فعلا کار میکنید اما گلاوبین که هسته خود فعلا عطیف است گلاوبین خب ایش گلاوب اندیگ ما میگه به تو باور دارم دین دو کنست علیه شفن دین دو کنست علیه شفن ما به تو باور دارم که تو همه چیز را میتونی به موفقیت انجام بودی یعنی تو توانایی هر چیزی را داری من باور دارم به تو تو میتونی هر کار را انجام بودی یعنی توانایی از این را تو داری خب خب خب اینجا انوین گلاوبستو به چی کسی باور داری؟ یعنی نمیگه اینجا وغ انگلاوبستو اینجا میگه انوین گلاوبستو به چی چی کسی را باور داری؟ من اینجا صرف نوشته کردم که ان مینن بروده یا ان مینن فاده هدف از اینسته که ما صرف باید بفهمیم که ارتیکل چی هست گرامه را در کجا بانیم اجکتیف را چگونه استفاده کنیم کلش را اینجا منو فیلن تشریح کردم خب انمید با دیگر هم با دیگر هم استفاده میشه. اونجا اول نوشته کرده بودم که ان اکوزتیف پلوس دتیف. برداشت استفاده میشه ان. مت دتیف. خب. ارکین ان ان. یعنی ارکین ان برداشت استفاده میشه ان. مت دتیف. خب. ارکین ان ان. بردوش استفاده میشه and mid dativ خب یعنی ارکینن به این مناصده که تشخیص کردن همونی میده تشخیص کردن چیزی تشخیص کردن ایمسان ها تشخیص کردن اشیا هر چیزا با خود میتونه که ده اینجا از ارکینن استفاده بکنی تشخیصش میکنی ووه وستو دست ببینی اینجا دو دانه دست آمد یکی دو پل ایس داره یکی یک دانه ایس با خود داره وقتی که ما به تلفز استفاده بکنیم وو هر ویستو اینجا دست باید بگیم اینجا به دست بگیم یعنی باید اینجا دست دست دین کوفه ایست میگه از کجا ایران میفهمی که ایست هایی تو هست یا امو بایکه که تو هست این چرا آرتیکلش وقتی که دیرسته آرتیکل از دیرست کوفه اینجا این استفاده میکنیم اگر آرتیکلش ایس دست می شود اینجا ایس استفاده می کنیم. اگر ارتکالش دیگر بود ما اون را زی استفاده می کردیم. این خیلی که من اون را می گم از یک دوسمالی سرخک شناختم می گم. یعنی یک دوسمالی رنگ سرخ شناختم. خب اینجا فیلن ان. جایگاه خالی. خالیگاه منی میده. خب. اینجا انفیلن لنده. فیلت ایست ان. این گوتن شل سیستم. شل سیستم. به این مناسته که میگه در بسیاری از کشورها سیستم مکاتب یا مدارس یا دانشگاه ها خوبتر نیست واقعا در هر کشور یک سستم میخواهیم مثلا کشور افغانستان باشه کشور ایران باشه ولو نامش هرچی باشه ولو از خود خالیگاه دارن یعنی به اون سستم خیلی بالا نیست هر کشور از خود داره ای کاره. خب. اینجا فیلن اینجا ببینین که اینجا وقتی که ما سیستم که گفتم اینجا ارتیکلش تفاوت آمده اینجا اینه حرفی اضافی هست و اینم که از اجکتیبش هست. خب. وقعا فیلت این فیلن لنده خب ان اینم گوتن شل سیستم ان اینم گوتن شل سیستم اینجا گفت چی چیز میگه خالقایی وجود داره میگه ان اینم گوتن شل سیستم راست میگه در هر کشور وجود داره این کار یعنی سوالی از این را این جواب داد. یعنی اشاره کد انی را ای جواب داد یعنی اشاره کد این اشاره کد به او خب لیدن ان یکی لیدن ان یکی اون تی لیدن داریم اون تی لیدن بای مناسب که یک نفر فشار بالایت میاره یک نفر بالایت فشار میاره او تی را ازا رو عزیت میکنه عذابت میاره. یک نفر بالایت فشار میاره. او تر آزار رو عذیب می کنه. عذابت میته. کجا؟ آزار رو عذیب می کنه. او اونطور لائدن است. وقتی که تو لائدن از یک چیز رنج می بری، عذاب می کشی، او یکی از مرض است. یکی از گرفتاری های زندگی است. او لائدنت می کنه. اونطور لائدن که یک رئیس در بالای سرت است مکمل در روز بالای سرت استاد است میگه کار کن شاید من نباشم تو کار نکرد اون ترلیدن گفتمش یعنی بالایت فشار میاره اون ترلیدن رو باز در وقتی استفاده کنین خب میگه فراو سارا یا ساغا لیدت ان اینر زلتنن کرنگ هاید میگه خانومی سارا میگه از مرست چی میکنه رنج و تکلیف میکشه یعنی عذاب میکشه عذاب میبره لیدن است نی؟ رنج زیاد با خود داره عدف از اینست که ما ای را کار کردیم اون تر لیدنش ها ما تفاوتش ها بر شما میگیم تاریخ 22 بخیر انشالله باز دوباره بخیر یک دیگره میبینیم خواست خدا باشه باز بخیر ما میتونیم که فعلا کار کنیم و فعلا را کار کنیم بخش اکوزتیف یا دتیف باشه یا کلن عرفای اضافی را کار میکنیم یا کلن میریم مربوط به ایمیل است ایمیل را کار میکنیم یک بیوربونگ را کار میکنیم یا کلن میریم مربوط به ایمیل است ایمیل را کار میکنیم صرف یک بیوربونگ ناشته میکنیم ایمیل را یاد میگیریم انشالله بخواید پیش میریم خواه دوستا سلامت باشین بخیر باشین روز خوب داشته باشین امید که دیگه همراه فامیل محترمتان خوش و آرام بوده باشین تشکر که تای لحظه امرای ما در تیوی بودین و میتونین که لایف ما را مستقیم از تیوی دورف تماشا کنین از نقاطای از بسیاری کشورها تماشا میکنن خصوصا کلواتسیا سویس آلمان کشورهای آسیایی اتا کشورهای آفریقایی حتی این لایف ها میبینند این لایف خیلی بزرگ است شما میتوانید که مستقیم از تیوی دولف کشور اوتریش میتوانید که ما را ببینید خب دوستان میتوانید که از سال 2019 و 2020 و 2021 و 2022 شما میتوانید که از این لایف های ما را ببینید یا ویدیو های ما را تماشا بکنین از تیوی در سال 2019 داشتیم 2021 داشتیم 2022 بود 2023 هم که هنوز داریم میتونین که از این چینل ما را ببینین و بیننده باشین تمام ویدیو های ما همچنین در فیسبوک هم هست در تیوی هست در هر جایی که بگین براتان هست خواه دوستیی که بگین براتان هست خب دوستان سلامت باشین بخیر باشین دیگر تشکر که تای لحظه همراه ما بودین سلامتی تانه میخوایم آفیت بوده باشین بخیر باشین