امیدوار است که هر جای از این جور و صحتمند و سلامت باشین. همچنین که هفته گذشته همچنین درست داشتیم. ما در هفته دو روز در سریق تلویزون درست داریم. و این را خودتانم میبینین و مختلف کشورا میبینن. و صرف به زبان دری است اما نوشتاری به حساب کتبیش به حساب آلمانی است اما صرف به حساب دری ترجمه میشه و همچنین گرامه را کار میکنیم خواه دوستا امروز هفته گذشته ما صرف چی را کار کرده بودیم البته موضوع درس ما گی نتیف بود که او را کار کردیم دتیف را کار کردیم اکوزتیف را کار کردیم کل گرامران را ما کار کردیم البته به سطح بیسوای بودن امروز ما فیلن وربن میت اکوزتیف را کار میکنیم که این چگونه باید کار شما هدف از اینست که اکوزتیف خودش همیشه در حال حرکت است و همیشه در حال جریان است و همیشه مثلی که ما براتان بگیم که همیشه بیبگونگ با خود داره اینی حرکتی است من اگر اینجا که فیلن در اتاق هستم این دتیف است اگر من دستک میزنم یا کلپلیخش پرخی که می کنم اشاره می کنم همچنین این خودش اک در تیف است اگر من دستک میزنم یا کلپلکش پرخ می کنم اشاره می کنم این خودش اکوزتیف است خودم بفهم که اکوزتیف در کجا کار میشه و دتیف در کجا کار میشه گی نتیف در کجا کار میشه این همه را من براتون تشکیل کردیم امروز صرف ما فعلش کار می کنیم که فعل در کجا کار گرفته میشه خب عزیزا ما فعل باید تشخیص بکنیم که وقتی که ما اگر بفهمیم که آرتیکل چگونه تغییر میکنه کدام فعل هست که ما ایره بدین بدی بدست تغییر بودیم باید ما فعل از اونجا شروع بکنیم ما باید فعل بفهمیم که ای فعل واقعا مربوط به حقوظتیف هسته فعل همه باید بفهمیم ما کلشه صرف براتون جمعه جور کردیم کلشه با خود فعل بفهمیم که این فعل واقعا مربوط به عقوز عتیف است فعل همه باید بفهمیم ما کلشه صرف براتون جمعه جور کردیم کلشه با خود آوردیم اینجا میخوایم که براتون تشریف بودم که ما چگونه کار بکنیم عدف هستیست خب اپ هولین اپ هولین که اصلا آوردن ها میگه یک کسا ما از یک جای انتقال میتیم میاریم با خود این باید مناسب که اپ هولین اپ هولین ی ما از یک جای انتقال میتیم میاریم با خود. این به این معناسته که اپولین. اپولین یک از فعل های اکوزتیف هسته که همچنین اگر آرتیکلش دیر باشه بدین جور میکنه. اگر آرتیکلش دست باشه همین طرح خ اکوزتیف تغییر نمیکند دست هم همچنین تغییر نمیکند فقط صرف بدین تغییر میکند اگر اینمی اگر اینمی اپولین هم که آمد هیچ وقت اگر آرتیکلش دی بود همین طور خودش باقی می موند اگر آرتیکلش دست بود تغییر نمی کند خودش همین طور باقی می موند اگر آرتیکلش دیر بود صرف ما به دین تبدیلش می کنیم چرا که فیلمان اکوزتیف هست فیلم مه فعل ما اکوزتیف هست فعل مربوط اکوزتیف هست الان ما میگیم که اش حول کندستو ما جمعه براتون جور میکنیم که ای را براتون بگیم که ای تغییر نمیکنه ای تغییر نمیکنه صرف دیگر به دین تغییر میکنه ولی هر فعل باشه ولی مربوط به اکوزتیف باشه مربوط به اکوزتیف و دیگر تغییر میکنه صرف ای تغییر میکنه ولی دیگرهایش تغییر نمیکنه خب پلورلش هم باز بخیر انشالا افتی بعدی کار میکنیم خب فیلن اپهولین هست اپهولینه که براتون معنی کردم میگه اینجا جملات خیلی ساده وقتی که ما براتون گفتیم که هب نیستم ابهولین هب نیست ابهولین است ابهولین یعنی هدف مایی است که فیلن امی ابهولین است که میخ آورد در اینجا میخ جور کرد وقتی که میش یا میخ در اینجا که استفاده شد حتما یکی از فیلای اکوزاتیف بوده اگر فیلی داتیف میبود به میخ یا به میش جور نمی شد همیشه می شد که او میه جور می شد اگر یک نفر گفت که چرا در اینجا کنستو میخ فوم فولو گفت اپولین چرا در اینجا میه نیاوردی چرا ای را استفاده کردی باز برش میگی که یکی از فعلهای فعلهای اکوزتیف در اینجا وجود داره در این جمله کدام است اپولین است که در آخر قرار آمده. کنستو میفهم فولگافن اپولین. به این مناسب که میتونی از میدانی هوایی یا از فرودکا مرا بیاری با خود. هدف است که مرا انتقال بودی از اینجا تا اونجا انتقال بودی. هم انتقال کردن و هم آوردن و هم بردن با خود میگن این رس چند منیر با خود میگیره خب یعنی میتونین که مرا میتوانی که از میدان هوایی تا اونجا با خود ببری یا انتقال بودی اینجا هدف ما صرف اینجاست که کنستو میشد اگر ما میگفتم که اگر ما میگفتم که بعض چیز هست که مثلا مسئله معنیس و مزکر و خونساستند اینجا وقتی که ما در مزکر استفاده کنم اگر اون نامی او شخص نگیرم نامی او طرف نگیرم یا ایر نگویم مگر اونجی آلمانی ها استفاده میکنند. کنستو میگه، اولی ما اینجا چی میگیم؟ فکر کنین که اون مرد است. اون مرد است وقتی ما اینجا میخوای استفاده نمی کنیم. میگه کنستو دین فنفولوگفن ابهولن. به این مناسبت که ببین کنستو هم کنستو هین میشه هم دین میشه. بخاطر از این که هم کنستو ایر میشه میتونی ایر نمیشه کنستو این فنفولگافن اپ هولن. میتونیم که این رقم برشن بگیم. اما هدف از اینسته که ما براتون فیلن جمله رو نوشته میکنم. کنستو کنستو آلی میتوانیی آیا می توانی او را از میدان هوایی بیاری اما او را کی است او مرد است او را به مرد اشاره می کنیم فیلن او زن اشاره نمی کنیم او مرد را اشاره می کنیم ما می توانیم ده اینجا براش بگیم که اینم نوشته کنیم میشه کنستو این فوم فلوگ هفن میشنی فوم فلوگ فلوگ هفن اپولن اپولن آلی ما براتون گفتم که وقتی که ما دیر رو به دین تبدیل میکنیم دیر رو به دین تبدیل میکنیم دست همین طور خودتون مون میمونیم دیر همین طور خودتون مون میمونیم به این مناسب که ما هدف مایی است که کنستو میفهم فرقه افن اپولین آیا میتوانیم از میدان هوایی با خود بیاری آیا اینجا براشو گفتم که پس اون مرد است که او را از میدان هوایی میارم. به این مناسبه که آیا میتونی او را از میدان هوایی بیاری؟ او را یعنی مذکر است. اگر ما به مهندس اشاره بکنیم بگم که آیا میتونی او خانم را از میدان هوایی در اینجا بیاری؟ اما من او را نمیگم دی برش میگم. حالا اینجا برش این گفتم اما آرتیکل مذاکر دیگر است. اینجا از جای این میتونم دین برش بگیم. یکی دین داریم یکی دینن داریم. میگیم که کنستو کنستو آلی این شد یعنی او را همچنین چون ارتکال مرد مذکرسته همچنین براش میگیم که دین از جای این دین آوردیم. فون فولوگافن اپولین. با این مناه که ارتکالش دیگر است به دین تبدیلش کردن. اگردیم فون فولو گفتن اپ هولین با این مناحی که ارتکالش دیر است با دین تبدیلش کردن اگر یک شخص تره گفت که چگونه ای را وقتی که ارتکال مزکر دیر است چرا دین آوردی؟ باز براش میگی که اینجا یک از فیلای اکوزتیف وجود داره او چیست؟ اپ هولین است ببین کنستو کنستو دین از جای این هم دین آوردهو دانه را آورده میتونیم بخاطر اینکه مزکر استفاده در حال وزیر مزکر استفاده می کنیم فون فلقه افن ابخولن دیگه ایش را خودتان جرم می کنیم فون فلقه هفن اپولین با این مناسبه که اگر وقتی که ما این استفاده میکنیم و یا چون که ارتکالش دیر است به دین تبدیل شد وقتی که ارتکالش دیر بود به این تبدیل شد به این کنستو این کنستو این فون فلوک هفن اپولین ما میتونیم این طورم برش بگیم کنستو این. کنستو این فنفلوگافن ابخولین. ما میتونیم این طورم برش بگیم. کنستو دین فنفلوگافن ابخولین. یعنی ما دو دانه. یعنی هدف ما صرف اکوزتیف هستن. اکوزتیف فعل. فعل اکوزتیف که هست. گفتم ده اینجا. دی تغییر نمیکنه. چون دی آلی ما براتون دیرم کار میکنم. دست تغییر نمیکنه. دیر تغییر نمیکنه فقط صرف در اوکوزتی فیلم باشه ولو در عرفای اضافی هم باشه فقط صرف دیر تغییر میکنه دیگه هیچیست تغییر نمیکنه دو ارتیکل همین طور خودش باقی میمانه ای رو باید داشته باشیم خب فیلن ما ای رو جور کردیم چون ارتیکل مرد دیر بود اینجا براش گفتم can't you den folgeaffen abholen؟ یعنی به این مناسبه که آیا می توانی او را از ميدان هوایی بیاوری؟ به این مناسبه است آیا می توانی او را از ميدان هوایی بیاوری؟ خب این به این مناسبه است الان می رویم طرف مهندس می رویم که مهندس چگونه کار می شه؟ آرتیکلش چون آرتیکلش همیشه دی است ما گفتم دی تغییر نمی کند در حکومت درکوزه بود اینجا براش گف میریم که مهندس چگونه کار میشه. ارتکلش چون ارتکلش همیشه دیه است. ما گفتیم دیه تغییر نمی کند در اکوزدیف. اکوزدیف. ما در اینجا تغییر نمیتیم دیه را. چون دیه فراو است. دست میتکن. او دختر است. دیه فراو خانوم است. یعنی مهندس را در حال کار میکنیم. میگیم که آیا میتانی او خانوم را از میدان هوایی بیاری ما چگونه برش صحبت بکنیم کنستو مثلا ارتکلش دی هست میگیم که کنستو کنستو ببین کنستو آیا میتونی آل اینجا دی فراوسته نی عدف حضیسته که دی فراوسته آرتیکلش دی هست آیا میگیم که کنستو یعنی او را میتونی نامش نمیگیریم اگر نامش سارا بود رویابت هرچی که بود اگر نامش را گرفتیم کنستو سارا فوم فولا گفتیم ابحولین میگیم که سارا را مستقیم نامش را میگیریم ولی ضرور نیست مثلی که یک نامه را ما شما نوشته میکنیم ضرور نیست که در هر جای جمعه نام او را بنویسیم اشاره میکنیم او یعنی به مترف اوکی میشه حالا میگیم که کنستو زی اپ هولین زی فون فلک افن فون فلک آفن خب، اوکی عدف از اینسته که ما فیلن موضوع ما موضوع فعل و ارتکال و اکوزتیف است اکوزتیف همیشه دیر تغییر نمیتد دست تغییر نمیتد فقط دیر تغییر به دین تبدیلش میکند دیگر هیچ چیز تغییر نمی کند خب آل ما براتانی را گفتم آل ما فیلن پس میریم زیره به چی جور میکنیم تبدیلش می کند دیگه هیچ چیز تغییر نمی کند خب آل ما براتانی را گفتم آل ما فیلن پس میریم زی را به چی جور می کنیم آل می گیم که کنستو مثال پس زی براش نمی گیم کنستو آیا می توانی کنستو زی گفتم ده اینجا اما آل براش دی می گم ده اینجا دی براش می گیم که کنستو دی گفتم در اینجا اما آلی برش دی میگم در اینجا دی برش میگم که کنستو دی فوم فوم فلوک هفن مثال فلوک پونگ پونگ پونگ دیشاره فلوک هفن اپ هولن اپ هولن اب هولن چرا در اینجا سوالی هاشد؟ چرا که فیل ما در اول کار گرفت همیشه؟ چون آیا را منی میدید وقتی که ما براتون اشاره کردم همیشه در آکوزیتیف دی تغییر را میگنه دی همین طور خودش میان ببینی که همیشه خودش معنیس بود وقتی که ما جمله را استفاده کردم که آیا تو میتوانی او را از میدان هوایی با خود بیاری هدفی است که اینجا ما زی استفاده کردیم ولی از جای زی همچنین آرتیکلش استفاده کردیم هیچ فرق نمی کنه هر دوش جمله واضیه هست هر دوش تکراری نیست فقط صرف دیگر تلفز فرق میکنه گفتار فرق میکنه ولی هر دوش یک منی هسته از لحاظ گرامر و از لحاظ هر چیز براتون بگیم آیا میتوانی از میدان هوایی او را با خود بیاوری آل اینجا از جای زی دی را با خود گرفتیم یعنی کنستو دی فوم فلوگفن اپولین چرا که او را ما میشنستم ساراست زی دی هر دوش هم ما میشنستم فقط اشاره کرد که او را با خود بیار دیگه خلاست یعنی عدفی هست که برو او را بیار آیا میتونی او را بیاری بخود خلاص اینه میست هم دی را استفاده کردیم هم زی را استفاده کردیم این موضوعی آکوزیتی بود به طرف خونساش میریم دست استفاده میکنیم برد بگیم که دست بخ است ببینید اینجا باید نوشته کنیم دی فراوستانی دست بخ نوشته میکنم دست ببینین اینجا باید نوشته کنیم اینجا دی فراوستانی اینجا دست بوخ نوشته میکنم دست بوخ بوخ دست بوخ یعنی کتاب وقتی که ما میخواییم که یک کتاب را میگیم که با خود بیاریم یا میتونی او را با خود بیاوری ما چگونه برا خود استفاده بکنیم ما براش میگیم که اینجا براتان گفتم که دست در آکوزتیف تغییر نمیکنه و دی تغییر نمیکنه چون اینجا دیرم تغییر ندادیم وقتی که ما براش بگیم که کنستو کنستو آیا میتوانی دست؟ خب، ابخورین. حالا، من به شما در اینجا گفتم که همیشه ای تغییر نمی کنه دو چیز تغییر نمی کنه اینجا دستبوت خودش آمد کنستو دستبوخ ابخولین آیا میتونی کتاب را با خود بیاوری هدف از اینجا صرف هر کدر اگر تور پرسان کد میگی که اینجا یک از فعال های آکوزیتی فقط تغییر نمی کنه آرتیکل به هیچ وجه تغییر نمی کنه اینجا امروز صرف فعالشای آکوزیفی تغییر نمیکنه. آرتیکل به هیچ وجه تغییر نمیکنه. اینجا امروز صرف فعالش همه کار میکنیم. چون تغییر با خود نیاورد. اینجا دیدیم که تغییرات با خود نیاورد. الان ما برش چی میگم وقتی که ما اشاره برش میکنم میگم که دیگر دستش هم او طرف میکنم. دیگر دست هم او طرف میکنم. یعنی میگم که بخ هم او طرف میکنم. کیگر دست هم او طرف می کنم. یعنی می گویم که بخ هم او طرف می کنم. کتاتر صحبت می کنم. می گویم کنستو. وقتی که ما کتاب ها بفهم که کتاب از فلانی شایر هست. او نفر گفتگی است. اما دوباره برام تلفون می کنه که می گویم که او کتاب ها نمی که اما می گویم او را بیار با خود. حالا از اشاره می کنه که او را بیار. اما قدر. من می فهم که او را بیار یعنی منظورش اما کتاب است نه. دوباره برام تلفون میکنه میگه او را بیار. can't do is. is همیشه در آرتیکل دست قرار میگیره. can't do is. مثلا از خانه ایمه بیار الان اینجا ده تیف کار میشه phone my name house a polen این رو خودم نوشتک کردم یعنی هدف از این این را خودم نوشته کردم یعنی هدف هست که خودت این را نوشته کردم که کنستو ایز فون My name house اپولین به این مناقشه آیا می توانی او را از خانه ما با خود بیاوری این هدف هست یعنی چرا اینجا تا این قسمت تا این قسمت اکوز عتیف کار شد ولی اینجا یکی از حرف های اضافه ایمو مربوط به دتیف هست فون هست چون ما در زبان هالمانی سه دانه عض با خود داریم عوض هست فون هست عب هست ولی عب دا اینجا کار نمیتد عوض دا اینجا کار نمیتا فقط فون دا اینجا کار میتا وقتی که ما فون آوردین فون مینم هاوس اپ هولین یعنی میتونی کتاب را با خود بیاوری هم اپ دا اینجا کار نداد و هم اوز کار نداد خب صرف دا اینجا وقتی که یک نفر داره گفت چرا ایز آوردی چرا دست نیوردی بگردوش یکی هست ولی من دیگه دست بوخ نگفتم فقط صرف ایزه با خود اشاره کردم. ایز. این معنیش هست نه. این گیرامن هست. این فیل هست که تغییری نیورد. صرف هدفی هست که شما صرف همین قدر. درست هست صحبت ها درست هست. صحبت های کوچه یوکی است ولی هر کس بفهمی بلبلوری صحبت میکنه ولی موضوع را که نمیفهمه هوای صحبت کردن است خب این گرامرش است و فعلش است که ما فعلا کار کده روان استیم خب فعلش هست که ما فعلا کار کده روان هستیم خیلی مثال ساده و خیلی اینفخ و کامل ولی تشریش بسیار مهم هست این رو باید هر کدام موشنون باید بدانیم تشریش واقعا مهم هست که این رو باید بفهمیم که جا باید بدانیم. تشریفش واقعا مهم است. که این را ما باید بفهمیم که جایگاه ایش واقعا کجا است و کجا کار گرفته میشه. خب فیلن ما انروفن را کار میکنیم که تماس گرفتن است. انروفن. زنگ زدن تماس گرفتن یا تماس دایر کردن است انروفن تماس گرفتن وقتی که من به یک شخص میگم که بیت مثال خب وقتی که ما براش بگوییم که بیتروفنزی می سرکن لطفا دوباره با من تماس دار کند یا با من تماس تلفونی بگیرید یا تماس تلفون یا زنگ بزنید هدف این است که وقتی که ما به تیلیفونی میگیم یکی زی خورد داریم یکی زی بزرگ با خود داریم الان ما فیلن زی را بزرگ نوشته کردیم یعنی احترامانه صرف به یک شخص میگیم که شما با من تیلیفون بکنید لطفا اگر ما بگویم که لطفا او با من تیلیفون بکند چه قسم بگم که شما با من تلفن بکنید، اگر بگم که لطفا او با من تلفن بکند، چه قسم میگم؟好 خب هدف از اینست که اصلا اینجاست این رو ببینید که کدامی از این درست است ما میتونیم بگیم که زی رفت میخن زی رفت میخوان. زی رفت میخوان. خب، آره ما برات میگیم که ای یکی زی خورد که بزرگ بود، ای زی خورد شد، ای زی از ای. اما این جمله کلش نادرست است. فقط صرف وقتی که ما میخواییم که در یک نفر میگیم که وقتی که برای او طرف بگو که به من تلفون بکنه چه قسم براش بگیم که متنان من خودم یک مرد هستم به یک زن میگم که به من تلفون بکنه یعنی به خودم تلفون بکنه او را بگو به من تلفون بکنه او زن ها میگنه ای ما که وقتی که صحبت میکنم به یک شخص مقابل همچنین او خانم هسته او خانم را بگید که به من تلفون بکنه. چه قسم براش می گیم؟ مثلا اینجا می گیم که او به حساب همکار هم هست. او مره می اشناسه. دوستانه براش می گیم که زک بت سو ایم. یا سو ایه. زک دو قسم گفته می شده اینجا. یکی ای هم گفته میشه یکی خب ادف از این سکی زک بیتی یه دست زی میش اندرفت وقتی که اگر ما این را براش بگویم این را براش بگویم این را ما براش بگویم هدف است که اینجا این یکی کار شد این چی است؟ دتیف است وقتی که ما این را که آوردم این دتیف است این اصلاً مربوط به اکوزتیف نمیشه صرف هدف ما صرف اکوزتیف است فیلن این مربوط دتیف است این مربوط دتیف است اصلاً نه به این اکوزتیف است نه کدام فیل اکوزتیف در اینجاوط دتیف است این مربوط دتیف است اصلا نه به این اکوزتیف است نه کدام فعل اکوزتیف در اینجا آمده خب فعلا صرف در اینجا که یکی از فعل اکوزتیف است اینه این است که میخ جور کده ایره خلاص اینمی قدر است زک بیتی ایه دست زی میخ اندروف خلاص اینمی قدر است خب آره فعلا میگیم که خب اینجا گفتم که بت روفنزی میخن لطفاً به ما تماس بگیرین وقتی که اینمی میخه که ما جور کردیم میخه جور کردیم یعنی من را تماس بگیره یا من را تماس بگیرد اینجا من را اون شد به اون بگوید شد یعنی به من تلفون کنید من را زنگ بزند خب حدف از اینکه فیلن ما میریم به طرف امو خود موضوعاش چی میگیم وقتی که من براش تو تماس بگیرم؟ بره او را تماس بگیرید. یعنی این مرد است. وقتی که من براش بر خانم بگیم تماس بگیر خب پونکت وقتی که من براش ببینه اینجا صرف یک دانه زی آمد یک دانه زی بزرگ آمد یعنی من به یک شخص خوب به یک شخصی میگم که او را من احترام میکنم براش میگم که لطفاً شما او را تلفون کنید یعنی او شخص را من احترام میکنم اما زی که از اینجا زی میتونه که من مربوط به اون صحبتهای خودم میشه زی میتونه که آنها باشه زی میتونه که یک شخصی یک شخص باشه که او را خانم باشه یعنی معنیس باشه به او اشاره کنم فقط ربط به ما صرف جملاتی که تو استفاده میکنی به ما دارن یعنی ما میتونم ده اینجا آره معلوم نیست که بت روفن زی زی ان یعنی آیا با آنها لطفاً با آنها تماس بگیرید آیا با او شخص تماس بگیرید صرف عدف ما این است ک شخص تماس بگیرید صرف عرف مایی هسته که بت روفنزی زی ان لطفاً به آنها تماس بگیرید گفتم میشه اما گفتم صرف رب به جمله ما شما داره که ما کدام کسا اشاره میکنیم آیا واقعا جمع اشاره میکنیم یا به حساب شخص استفاده میکنیم فیلن امو رب به جمله ما شما داره که ما چه کسا اشاده میکنیم فیلن امو رب به جمله ما شما داره که ما چی کسا اشاره میکنیم خب آره ما عدف از اینسته که ما ای را اشاره کردیم این شد این شد آره ما میتونیم که از جای زی هم دی استفاده کنیم او را تلفون بکنیم بتر رف زی دی هست ما میتونیم که با آنها بگیم که با او بگیم که لطفا شما او را تلفون کنید. از جای دی آمد. وقتی که ما در اینجا این داریم، میتوانیم از جای دی دین بگیریم در اینجا. از جای این دین استفاده کنیم. یعنی آرتیکل مذکر دیربود به دین تبدیلش کردیم یعنی ارتکال مذاکر دیر بود به دین تبدیلش کردیم ارتکال معنی دی بود و همچنین به دی همینطور باقی ماند دیگر تغییر نکرد یعنی هدف از این سا که ارتکال تغییر نمیکنه به حکومتی صرف تص تغییر نمیکنه دی تغییر نمیکنه ولی دیر واقعا تغییر میکنه دیر ارتکال مذاکرر بود که بدین تغییر کرد اینجا خب خب حالا ما میریم دیگه ایشا کار میکنیم مثلا بزوخ نکار میکنیم بزوخ نکار میکنیم خب تلفون اینجاست من اونجا رسائل دارم خب بزوخ ملاقات کردن ها میگه بزوخ ملاقات کردن یک کسی را امروش ملاقات کردن صحبت کردن دیدار کردن هست خب بیزوخن هست بیزوخن ها ما در حال از این کار میکنیم که اینجا ما کلن یاد داشت کردیم مثلا نوشته میکنیم که بزرگستو آیا ملاقات میکنی؟ کیره؟ بزرگستو خب حالا ببینین وقتی که ما گفتم که وقتی که بزرگ رو آوردم یک از فعل آکوزاتیف هست ده فعل آکوزاتیف بزرگ فعل آکوزاتیف هست وقتی که ما براش گفتم که بزرگستو بزرگوخ این فعل آقوزتیف است. وقتی که من براش گفتم که بیزوخستو، بیزوخستو این. یعنی این کی است؟ مرد است. او مزکر است. او یک شخص است که مرد است. آرتیکلش دیرسته این گفته می شه. بیزوخستو این. این زمه او ده نیخت. آیا او را در تابستان ملاقات میکنی یا خیر از جای این نوشته هست این نوشته هست یعنی او را ما میتونیم از جای از این دین بگیریم ارتکلش دیگر است به دین تبدیل شد یکی از فعلی اکوزیتیف بود که بیزوخن بود و ارتکال به دین تبدیل کرد کدام چیز تبدیل کرد؟ بیزوخن تبدیلش کرد یک شخص از تو پرسان میکنه بیزوخستو این امسومه یا برات میگه بیزوخستو دین خب وقتی که این شد چرا دین شد؟ دین دیگه چه کس هست؟ آه اینجا فکر میکنی اونجا میگی که اوکی مرد هست، آرتیکلش دیگر هست و به دین تبدیل میشه واقعاً تا صحیح. این موضوعش یا امو هدفش امو مردی را که میگه که آیا تو را در تابستان ملاقات میکنی یا خیلی؟ اینجا به دین تبدیل شد. حالا اینجا ما پس به زن اشاره میکنیم به مهندس. اینجا براش نوشته میکنیم که مثال براش میم مونده دیگه نیست؟ ورق خیلی کم هست مثلا براش اینجا گفتم که اونجا براش گفته بودم که بزوخین بود نیست؟ الان ما پاس این بزوخین هم نوشته میکنی بزرگ های بطنی بزرگ های بطنی بزرگ های بطنی بزرگ های بطنی بزرگ های بطنی بزرگ های بطنی بزرگ های بطنی بزرگ های بطنی بزرگ های بطنی بزرگ های بطنی بزرگ های بطنی بزرگ های بطنی بزرگ است و زی. ایم. ایم چرا در اینجا بیا؟ وقتی که آرتیکلش است ایم دیاده است یا دیار ایم به تبدیل میشه. اما این را ما فیلن کار نکردیم.ان گفتنی سومه او دا نیخت خب عدف از اینسته که آل ما فیلن اینجا گفتیم که آیا تو او خانم را در تابستان ملاقات میکنی یا خیلی اینجا زی اشاره کردیم آل از جای زی ما میتونیمی؟ اینجا زی اشاره کردیم. آنه از جای زی ما میتونیم در اینجا براش بگیم که چرا او شخص همو میشناسیم. دی. بیزوخت و دی این صومه او دنیخت. هدف از اینسته که ما در باره یک شخص صحبت میکنیم. در نورد یک شخص صحبت میکنیم. ما میتونیم اوا زی بگیم، دی بگیم، دین بگیم، این بگیم چرا که ما در مورد همون شخص داریم صحبت می کنیم؟ ما فیلن امروز یک شخص صحبت می کنیم ولی در مورد یک شخص دیگر صحبت می کنیم اما هدف از این است که ما می دهمیم که اون مرد است یا زن است. اینجا Z بود. اینجا D شد. خب. حالا اینجا پس میم به دست میم. حالا چرا که آرتیکل ما دست است نیم؟ ما براش پس چی نوشته می کنیم؟ می گویم که بیزوخستو شاید جمعه براتون لنگ و علیک باشه اما مهم است بیزوخستو مثلا اینجا دست کی میتخین مثال خب آل اینجا وقتی که ما ببینیم که وقتی که یک دختر را میگیم که آیا او دختر را تو در تابستان ملاقات میکنی یا خیلی آل از جای دست ما چی میتونیم از جای دست استفاده کنیم مثال از جای دست ما چی را استفاده میکنیم وقتی که ما براش بگیم که دیگه نه باید درست کنم جمله را مثلا ما گفتیم که بی زوخستو دست میتین این زومه او دنیخت آیا او دختر را در تابستان تو ملاقات می کنی یا خیر؟ اینجا سوالی هست حالا اینجا ما از جای دست میتونم براش بگیم ایس دیگه خلاص چرا که ارتکلش دست هست ایس بگیم برش عدف از اینست که من در مورد او شخص صحبت کردم بس خلاص دیگه ایس برش میگم در اگنامه مستقیم اگنامه این رو که این رو من نوشته می کنم تا آخر نوشته کنم میرم خب نمیتونم کل دقیقه نام فلانی رو نوشته کنم او اشاره می کنم نامش رو خب دیگه نمی گرم بسه ورش نام فلانی رو ناشته کرده برم او اشاره میکنند نامش را خود دیگر نمیگرم که بسته ورقم نامی از او بگیره تکرار شود تکرار شود تکرار شود نیه ای امکان نداره خب الان میریم به چیز میریم بسالن میریم ای کلش فعالی اکوزتیف است. اپ هولن، اندروفن، بزوخن، بسالن کار میکنیم. این ها مربوط به اکوزتیف است. فعالی اکوزتیف است. خب، بسالن کار میکنیم. مثال. بسالن. پرداخت کردن یعنی بسالن پرداخت کردن ها میگه آیا ما براش میگم که ای بسالن دی ولی چی را ما پرداخت میکنم بساله دی ولی چی را ما پرداخت میکنم؟ وقتی که ما براش بگویم که ایخ بساله در ایخ نون هایته ما امروز پرداخت میکنم یا اینمی را پرداخت میکنم ریخ نونتانه پرداخت میکنین مثال یک چیز گرفتین ریخ نون براتان آمده او را پرداخت میکنین ولی امروز پرداخت میکنین مثال هایته امروز پرداخت میکنم وقتی که ما بررداخت می کنیم؟ مثال، هایته امروز پرداخت می کنم. وقتی که ما براش بگیم که بر یک نفر دیگر بگیم که او که دریخ نگفته دیگر نگردم که ایه پیسه هاله دریخ نگه هایته. ایه باید ایره ما دیگر تکرار نکنم براش. ما براش می گیم که ایه پیسه هاله دیگر هایته. فرتک. اوست. یعنی جمعه این قدر بود جمعه این قدر شد. دیگر خودت هم ناراحت نمی کنی. امو کسی را که امروز صحبت میکنی او را به عذاب نمیکنی جمله را خیلی کتا میگی ایخ بیسال دیهایت خلاص اشاره شد او فهمید که امروز تو رهنونگا برش چی میکنی پرداخت میکنی یا ایخ بیسه زی هایتا خلاص ساعت جانده سن نمی ساعت دیگه موند خب ایخ بسالهی ریخنونگ هایتا خب فیلن اگر ارتکال ما دی میشد اگر ارتکال ما دی هست خودش همه تغییر نکرد نی؟ وقتی که ما ارتکالش دیر بود اینجا اگر ارتکالش دیر بود ببینین مثلا ایر بود اینجا اگر ارتکالش دیر بود ببینیم مثلا اگر ارتکالش دیر بود ما به دین تبریزش میکنیم دین اگر ارتکالش دست بود ما به دست میمونیم اگر ارتکال دست بود ما به دست میمانیم اگر ارتکال دی بود به دی همین طور میمانه دیگه تغییر نمی کنه صرف اینجا اینمی دیرمون تغییر میکنه ولی او را چی تغییر میتن؟ او را اینمی فیلی بسالین بزوخین، انروفین و غیره غیره اینمی هاست که او را تغییر میتند فعلی آکوزتیف هست که او را تغییر میتند دیگر چیز را تغییر نمیتند صرف فعل های آکوزتیف هست که تغییر میتند دیگر چیزی براش تغییر نمیتند ببینید که تغییری در اینجا نکرد خب مثلا اینجا نوشته است که ما براوخن داریم مثال براوخن ضرورت داشتن چیزی که ضرورت است با آدم براوخن ضرورت داشتن چیزی که ضرورت هست با آدم براوخن ضرورت داشتن هست نیست آره امی براوخن هم که هست یکی از فیله خودی حکومتی هست براوخن خب آره من نمیشتم میکنم براوخن ویه براوخن brauchen wir noch eine in die arbeit was اینجا آینه آمد پس نویه آمد ولی چرا آینه نویه در اینجا میاد حتما ارتکلش فکر میکنم که یا دی هست یا دست هست یا دیر هست این فیلن ملوم نیست که چی هست الان اینجا باید ببینیم که ارتکل باید در اینجا تغییر میکنه یا نه الان میگیم که ارتکال بعد در اینجا تغییر میکنه یا نه. حالا میگیم که خب وقتی که ما میخواییم که آه براوخانه که استفاده کردیم آه فعل ما اکوزتیف هسته. وقتی که ما فعل انتخاب میکنیم میفهمیم که در اینجا فعل اکوزاتیف است. خب. اینجا نخ این نایه شد. ولی بردوش هم ای گرفت. چرا که ارتکالی از این که است ارتکالی این کمود که است دی است. وقتی که دی کومیده گفته اینجا این نایه پس به هر دویش یعنی ای برای آخر میگیره این نایه کومیده یعنی ما آیا ضرورت داریم همچنین آیا ما ضرورت داریم هنوز یک کومیده یعنی خیلی اینجا صرف منیشه هست به هدف منیه هست که اینجا اگر آرتیکلش هم که آینه باشه آرتیکلش دی است. اگر ما میتونیسیم براش ببینیم که دی کمیزیت هست. ما میتونیسیم براش دی نوشته کنیم از جای این اینمی آینه. ولی او شخص یک دانه ضرورت داره. امو یک نفر را اشاره کرده. یک دانه را اشاره کرده. ولی او را جدید یک دانه ضرورت است. آین نایه. خوب. وقتی که ما این را بفهمیم، این همیشه در فعل هم که اگر باشید، که فعل که کار میکنیم، ما شما مثلا دی است بعد در اینجا آین نوشته می کنیم بعد دی دی را با خود بگیره وقتی که دی راست آرتیکلش وقتی که ما بگیم که به یک دانه آین شوید وقتی که ما آرتیکلش دست است ما براش نوشته می کنیم که آین اینی اکوزیتیف است اگر فعلش هم به اینمی می آید اگر فعلش هم نیست آرتیکلش به اینی اکوزیتیف است اگر فعلش هم به اینمی می آید اگر فعلش هم نیست ارتکلش به اینمی هست ولی ما جایگاش ها باید بفهمیم اگر فعل با فعل هم کار کردین اگر با ارتکل موندین مثلا دی خوبتر نوشته کنم براتون مثلا دی خوبتر نوشته کنم براتون مثلا دی دست. وقتی که ما این را نوشته کردم براتون اکوزیتیف خودش همینطور دی نمونه. ولی دی ما میگیریم اینه. ولی دیر ما میگیریم دین تغییر کرد ولی ما در اینجا پس آین شد آین شد نی ولی در اینجا خودش پس دست آمد تغییر نکرد ولی در اینجا آین شد تغییر کرد اون بیشتیم تارتیکل و بیشتیم تارتیکل گفته میشه این را باز موش تغییر کرد اون بیشتیم تا ارتیکل و بیشتیم تا ارتیکل گفته میشه این رو باز ما شما بخیر بعدن میخونیم هدف مایی است که وقتی که ما در فیلم که کار کردیم اگر مثلا میتفردرک بود آینین میگیم وقتی که ما یک دانه میتفردرک خواستیم یک دانه میگیم اگر ما با یک دانه نگفتیم دین قراریم چون ارتیکلش دیر است دین استفاده میکنیم اگر یک گفتیم دین قرار میشیم چون ارتکالش دیر است با دین استفاده می کنیم اگر یک گفتیم با آینین استفاده می کنیم این این آینین ها این این فعال هایی که خواندیم این این ها مربوط با حکومتی فصلی این ها تغییر میتونند دیگر چیز تغییر نمیتونند که اینجا آینین جور کنم دین جور کنم دست جور کنم چی با چی جور کنم این ها می هست اگر تو این را یاد گرفتی تو میتونی که آینین و دست و دی و دیر را در کجا تغییر و تبدیل کنی تو گوزی را بعدا میفهمی خب اکوزاتیف داتیف و همیشه در داتیف موضوع ما خب فیلن خب فیل اکوزاتیف است داتیف ما فیلن در داتیف ما مثال فیلن ای اکوزاتیف است خب وقتی که ما اکوزاتیف داتیف کار میکنیم دتیف ما مثال فیلن این اکوزتیف هستن خب وقتی که ما اکوزتیف دتیف کار میکنیم دتیف دتیف دتیف خودش همیشه در حال قرار گرفتن هست اینمی جا که ما استاد هستم خودش دتیف هست نه کار میکنم نه جای تکان میخورم نه از اینجا بیرون میروم این خودش دتیف هست اینمی دتیف غیر حرکت هست غیر جریان هست در حالت جریان نیست در حال حرکت نیست اینمی دتیف هست خودش ولی در دتیف ما ارتیکلش هم همچنین دی رو با خود داریم دی داریم دست داریم و دیر داریم پلورلش هم میبانیم دست داریم و دیر داریم پلورلش هم میبونیم در بعدش خب ما فیلن در دی اینجا را کار کردیم فیلن دی در دتیف به دیر تبدیل میشه همیشه اگر فیل دتیف هم که آمد اگر فیل دتیف هم که آمد یا عرفای اضافی دتیف هم که آمد شما میتونین دی را به دیر تغییر بودین. مثلا دست هست. دست چی میشه؟ به داتیف. دی خب به دیر تبدیل شد. شد. اما دست به دیم تبدیل میشه. اما دیر به چی تبدیل میشه؟ به دیم تبدیل میشه. اینجا تغییر کرد. چی تغییر میتایی را؟ امی فعلی را که در حال آزیر خوندیم ای فعل نه بلکه فعل خودی داتیف تغییر میتایی بلکه حرفای اضافی خودی داتیف تغییر میتایی. دیرف های اضافی خودی دتیف تغییر میتن دیگه چیزی را تغییر نمیتن ولی اینجا عین شده وقتی که ما باید ما اینجا باز نوشته میکنیم عینر عینر همیشه وقتی این ایو ایگه که با خود گرفت عینر شد ولی این را حالا که اینجا نمیشه که حالا که اینجا نوشته ک که فقط صرف یک ره نموییست ولی صرف براتون بگیم که عرفی زافی فعلش تغییر میده دیگر چیز تغییر نمیده وقتی که اینجا دست بدیم تبدیل شد اینجا بد آینم شود ولی اینجا بدیم تغییر شد آینم این را ببین این را ببین ولی باز هم براتون میگم که حرف اضافیش تغییر میتد فعلش تغییر میتد این دهتیف هست دی به دیر تبدیل شد دست به دیم تبدیل شد دیر به دیم تبدیل شد و همچنین آینم يتغير من هذا إلى هذا يتغير من هذا إلى هذا يتغير من هذا إلى هذا خب هدف از اینست که اگر تو درس مرا بفهمی یا نفهمی مربوط خودت است خب هدف ما اینست که دتیف و راکوزتیف همیشه تغییر میکنه همیشه فرق دارن و همیشه شما عرفای اضافی شاد بگیرین همیشه با فعل شاد بگیرین باز بعدن میفهمی ما که با زبان مادری تو که میگم تو که نمیفهمی گناه خودت است خب حالا موضوعی من را از آکوزاتیف کشید و در دیف بردید موضوع درست مرد نماندید خدا را شکر که این تلویزون ما امروز بسر نیست خب در دیف مرد گفتم که عرف اضافیش فون هست میت هست آوس هست اپ هست و آوسر هست گیگن ویز هست عب هست و اوز هست گگنویب هست کلش مربوط به درسوک هست وقتی که ما برش بگیم که درسوک بخیم موضوع خورش شده درسوک هست خب درسوک هست وقتی که قطار ارتکالش دیرسته وقتی تو که درس مرا نفرمی خوب گوش کن دیرسوک هست ارتکال این قطار که از دیان است. این فره مثلاً ما نقل مکان می کنیم. به پای نمیریم. این فره یا بازی کسان می گوید که فره. من این تلفز نمی کنم. این فره. این فلفز نمی کنم. ایخ فاره. او ده ایش فاره. اما تو این فرق صحبت می کنم. ایخ فاره. الان اینجا یکی از عرفه هایشم میت هست. عرفی اضافیش میت همراه ویا با منی می دهد. ایخ فاره. مثلا دیره. دیره. ارتکال سکت دیره است. اینجا میت. عرفی اضافیش هست. عرفی اضافی در تیف میت هست یکشه کار میکنیم مثلا دیر سوک ایخ فاره میت دیم سوک دیم سوک وقتی که تو دیر سوک بود اینجا نوشته کردم دیر سوک وقتی که تو دیر سوک بود اینجا نوشته کردم دیر آرتیکلش دیر استه تو که اینجا که نفهمیده اینجا که ما حرف اضافه رو آوردم میت ده ده اینجا ماندم به قلم سرخ نوشته کردم حرف اضافه ده دیف استه که دیر رو به دیم تبدیلش میکنه اما فیلن آرتیکلش دیر سوک است ما می ما می دیم سوگه. وقتی که تایید یک نفر پرسان کرد که چرا ارتکالش دیم شد. امی خودت گفته بوده که من نفهمم. اما برش بگویی که عرفای اضافی یکی از عرفای اضافی دطیف می تاست. اینمی دیر را به دیم تغییر داد. دیگه چیز تغییر نمیتند. اینمی میتونست که تغییرش میتتونین خب حالا این را خلاص کردیم میریم به طرف دیش میریم مثلا ما با اشتراسمبان میریم ارتکال اشتراسمبان ما چی هسته؟ اوبان کلش که هسته مثلا اینمی ارتکالش دی هست ده هر جای بری دی دی اوبان مثلا ارتکالش دی هست خلاص الان من براش میگم که من با اوبان میرم این فره من میرم ولی اینجا حرف اضافی من اضافی ما چی هست میت هست فیلن میت ها کار میکنیم میت میت ولز فیلن میت اکار میکنیم میت میت ولی دی دیرش در آسمبان دی اوبان دی دی اوبان پونکت خلاص شد رفت ببین ساری ساری میت دیر اوبان. دی اوبان میت دیر اوبان. با مذرات این فره میت دی بود به دیر تغییر میکنه. اوبان. دی بود به دیر تغییر می کند. وقتی که تو را یک نفر پرسان می کند، گفتم که همیشه در آرتکلا دی به دیر تغییر می کند، دیر به دیم تغییر می کند، دست به دیم تغییر می کند. یعنی منظوری است که داتیف این طور کار می شود، حکوزاتیف این طور کار نمی بود ولی دیر شد. چی تغییر داد؟ میت تغییر داد. میت در اوبان. حالا میریم پس به طرف دست میریم. دست چگونه کار کنیم؟ مثلا اینجا دی بود ولی دیر شد. چی تغییر داد؟ میت تغییر داد. میت در اوبان. اینجا باید برداریم که اینجا باید برداریم که اینجا برداریم که اینجا برداریم که اینجا برداریم که اینجا برداریم که اینجا برداریم که اینجا برداریم که اینجا برداریم که اینجا برداریم که اینجا برداریم که اینجا برداریم که اینجا برداریم که اینجا برداریم که اینجا برداریم که اینجا برداریم که اینجا برداریم که اینجا برداریم که اینجا برداریم که اینجا برداریم که اینجا برداریم که اینجا برداریم که اینجا برداریم که اینجا برداریم که اینجا برداریم که اینجا برداریم که اینجا برداریم که اینجا برداریم که اینجا برداریم که اینجا برداریم که اینجا برداریم که اینجا برداریم که اینجا برداریم که اینجا برداریم که اینجا برداریم که اینجا برداریم که ارتکلش دست آلی من هشته میکنم که میتا کار کردم اما ارتکلش دست هست در اینجا کار کنیم دست آین فقط میتخین دیگه فیلن یادم نمیاد میتخین آین فقط ارتکلش دست هست ولی من همراه دختر میرم این فره میت با کی میرم من این فره میت دست هست ولی من همراه دختر میرم. اینجا فره مید. با که میرم؟ اینجا فره مید بسیر یا اینجا فره مید فقط. اینجا فره دست فقط هست. بایسکل هست. ولی اینجا شما بایسکل بگیرین یا دختر بگیرین. فقط مشل نیست هدف ما صرف ارتیکل تغییر دادن است حالا اینجا دست است ارتیکلش اینجا دم میشه دم میتخین میتخینش را شما جور کنین اینجا دیگه نمیرسه خب وقتی که میتخین گفتیم ولی ارتیکلش دست بود اینجا اینجا دم شد ولی کسی شما را گفت که چرا دم تغییر دادی اینجا در اینجا آوردی دم شد باز میگی که یکی از حرف های اضافی دطیف میت است امی میت آمد در جمله به دیر به دیم تبدیل شود همچنین دست به دیم تبدیل شود بسیار راحت است اینمی حرف ها فیل ها هستند که اینمی ارتکال ها را واقعا جدا میکنند شهر اولم منم تشکر بیشتر دید کاملا جدا میکنه شهر اولم منم تشکر بسیار زیاد داریم کاملا جدا میکنه خواهش میکنم هدف از اینست که میت دیم میتکن صرف ارتکال تغییر میدیم ببینید وقتی که ما میت کار میکنیم فون کار میکنیم اوز کار میکنیم اب کار میکنیم اوزه کار میکنیم گیگن ویبه کار میکنیم ک اپ کار میکنیم، اوزه را کار میکنیم، گیگن ویبه کار میکنیم کلش مربوط به دطیف هست وقتی که ما عرفای اضافی دطیف 7 تا سطح بیانس ها داره 13 تا لیول بسوای ها داره با خود شکر هست، امویت داندو سریعه خب، فیلن این چار داند تغییر داد آلی وقتی که من میرم در آینو، آینه رو، آینن میرم چگونه تغییر بدم؟ خب، اوکی. ارتکلش دی هست. دی فراو میگیریم در اینجا. میبینن نیه تختره؟ دی فراو. بسیار آسان. دیگه از این سیاد آسان نیست. این گه میت. میت هم حرف اضافی دطیف هست. ارتکل خانم هم دیگه از این سیاد آسان نیست این گه میت میت همه عرفی زافی دتیف هست آرتیکل خانوم هم دی هست اما ما با خانوم میرون امی آرتیکل همه چگونه تغییر بودم آرتیکل اینجا دی هست اما اینجا باید ما دی هر نوشته کنم چون آرتیکل باید تغییر کنده اینجا میت که آمد عرفی زافی دتیف که آمد دی با دی هر تغییر کند ایره خب برات تیف که آمد دیبا دیر تغییر کنه. اوکی. این را خب براتان گفته بودم. فراو. آل اینجا میگم که امروی یک خانم میرم. مثلا این گهه میت امروی خانم میرم و خانم امروی خانم میرم خلاص الان من میگم امروی یک خانم میرم میت اونجا گفته بودم که در اینجا اینجا گفته بودم اینر اینم اینم الان دیر آمد درا گفته بودم اینجا گفته بودم اینجا گفته بودم اینجا گفته بودم اینجا گفته بودم اینجا گفته بودم اینجا گفته بودم اینجا گفته بودم اینجا گفته بودم اینجا گفته بودم اینجا گفته بودم اینجا گفته بودم اینجا گفته بودم اینجا گفته بودم اینجا گفته بودم اینجا گفته بودم اینجا گفته بودم اینجا گفته بودم اینجا گفته بودم اینجا گفته بودم اینجا گفته بودم اینجا گفته بودم اینجا گفته بودم اینجا گفته بودم اینجا گفته بودم اینجا گفته بودم اینجا گفته بودم اینجا گفته بودم اینجا گفته بودم اینجا گفته بودم اینجا گفته بودم اینجا گفته بودم اینجا گفته بودم اینجا گفته بودم اینجا گفته بودم اینجاراو پونکت ببینین اینجا ببینین اینجا اینر شد چون اکارتکلش دی باشد تو امروی یک خانم میگی میگی میروم ارتکلش دی هست میت اینر میت اینر وقتی که ما میگیم که امروی یک مرد میروم ایش گهه მიტ აი ნერ. ვახდე კი მამიგიმ გამრო იაკ მართმირომ, იყეხე მიტ. დემ მან. دیم من پونکت ارتکال مرد که هست دیر هسته وقتی که دیر آمد به دیم تغییر میکنه میت دیم من ولی من براش بگویم که اگر همراه یک مرد میروم ایه که هه اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینجا اینوم. اینم. اینم. ای و ایم با خود میارن. ببینین ای به ای وصل شد. ایمم به ای وصل شد. دیم از دی دیم فقط وقتی که ما گفتیم که اینم گفتیم. ولی اینمی دی را هضور که ای و ایمش به I وصلش بکنه. پس میشه I name. ببینین I name. من خلاص رفت. پونکت. وقتی که ما براتون گفتم که میت I name. من که گفتم یعنی همراه یک مرد میرم اینجا پس اینم شد ولی آلی ما میخواییم که اینجا فیلن ما دی را کار کردیم میت اینر فراو شد ما دیمه کار کردیم که میت اینم شد که چون ارتکال مرد دیر بود همراه یک مرد میرم میت اینم شد چی تغییر میتا ایره؟ ایره میت تغییر میتا دیگه چیز تغییر نم آینم شد چی تغییر میتایی را این را میتاییر میتایی دیگه چیز تغییر نمیتا دیگه تغییر میتا ولی اینمی حرفای اضافی که فیلن هفت دانه که ده یا نو دانه فکر میکنم نو دانه نو دانه تا سطح بیسوای تا بیانیزه نو دانه که فیلن که هسته اینمی ها هست که اینمی ها را تغییر میده ولی نوید و شش دانه فعل با خود دطیف داره که اگر نوید و شش فعل را تو با خود یاد بگیری اینمی را کلش را تو یاد میگیری تغییر میده هین شکل هست دیگه هیچ چیز نیست نوید و شش فعل کاربورد دطیف داره که اینمی آینه آینه میجور میکنه دست دیم میجور میکنه دیره به دیر تغییر میکنه نویده شش تانه استن او را باید یاد داشته باشیم خب این اکوزاتیف ها که کار کردیم فیلن ابحولین مثال امی داتیف که هست یا اکوزاتیف که هست گیناتیف کلش گیناتیف نشاندهنده هست خب گیناتیف مثلا نشاندهنده مالک است گیناتیف گیناتیف را بخیر هفته بعدی کار میکنیم گیناتیف خودش چی مناسه؟ گیناتیف آیا در کجا که این شکل دتیف واری است اما نشانده مالکیت است خب ولی ما در عکوزتیف در دتیف که وقتی که ما کار میکنیم واقعا این هر دو کس خیلی خیلی خیلی مهم است. اگر ما این ها را یاد نگیریم با فعلش با حرف های اضافیش یاد نگیریم نه صحبت درست کرده میتونیم نه گرامری را میفهمیم نه ایمیل را نوشته کرده میتونیم به یک شخص دیگر و نه در نموی امتیان تان کامیاب شده میتونیم مثلا خوشا خودم هدف از اینسته که صرف باید هر چیزی که یاد میگیریم فعل ها یاد بگیریم با فعل با گرامر با تمامش خب دوستا دیگه ما بس میکنیم وقت ما دیگه کم هست سلامتی تانه میخوایم بخیر باشین افته گذشته انشالله که باز در صفحه تک تاک خود نوشته میکنم یک شب خوب داشته باشین سیطمنی تان از الله پاک میخوایم بخیر بوده باشین مصنی برادر تان